در نوبت های پیشین در مورد مبانی هنر هاي تجسمی و تاثير آن در طراحی صحنه، زبان بصری ، ساختار در طراحی صحنه و مختصری در مورد عناصر بصری مطالبی را ارایه کردیم. اینک در ادامه پرداختن به عناصر بصری به موضوع خط می پردازیم.
خط: line
از حركت نقطه ،خط به وجود مي آيد ، خط طول دارد ، اما عرض ندارد. موقعيت و جهت دارد و به وسيله نقاط محدودشده است. خط مرز يك سطح را نشان
مي دهد. از سوی دیگر می توان چنین تعبیر کرد که خط از بی نهایت نقطه های نزدیک به هم یا به هم چسبیده، دریک ردیف و یک سو، به وجود می آید.
خط از تماس ابزار نوشتن بر گستره ی اصلی یا زمینه و در طول زمانی مشخص به وجود می آید.(خط نگاشتاری)
این خط در تمام شاخه های هنرهای تجسمی، به ویژه در هنرهای نگاشتاری Arts graphic کاربرد دارد. این گونه خط را می توان در طبیعت، در همه جا دید،خواه در طبیعت یا در آثار دست ساخته.
علاوه بر مفاهیم و معانی زبانی وبیانی یا گفتاری و نوشتاری، خط مفاهیم تجریدی و روحانی نیز دارد که باید نخست در شکل های ساده بررسی شود. به همین جهت از ساده ترین شکل خط، یعنی خط مستقیم شروع می کنیم و سپس به مباحث مفهومی خطوط منحنی و شکسته درطراحی صحنه ودکور می پردازیم.
خط در طراح صحنه و دكور، به شکل های مختلفی به كار گرفته مي شود كه بيان هاي متفاوتی را در معماری دكور موجب مي گردد ،چرا كه خط هاي متعددی در طراحی صحنه وجود دارند.
انواع خطوط
الف : خط های مستقيم
۱-خط عمودی ۲- خط افقی ۳- خط مورب
ب- خط هاي منحنی
۱-خط منحنی باز ۲- خط مارپيچ ۳- خط منحنی بسته
ج- خط های شكسته
۱-خط شكسته ناهنجار ۲- خط شكسته هنجار
الف – خط های مستقيم
خط عمودی :
خط قائم يا شاغولی، خطی است كه از بالا به پايين يا برخلاف حركت می كند و به موازات نخ شاغول قرار مي گيرد . اين خط، خطی است كه با افق گوشه ي ۹۰ درجه مي سازد . آنرا ” خط عمودی “ نيز مي گويند. لیکن میان خط قائم(ایستاده) یا شاغولی و خط عمودی تفاوت هایی وجود دارد:
خط شاغولی الزاماً برافق وبر خط افقی و بنابراین بر گستره زمین عمود است ونه برهرخط دیگر. درحالی که خط عمودی خطی است که بر هر خطی می تواند عمود باشد. پس هر خط که با خط دیگر، زاویه نود درجه بسازد خط عمود است ولی وقتی بر خط افقی عمود شود به آن خط قائم شاغولی می گویند.
بنابراين خط عمودی را مي توان خطی آزاد، با امكانات ويژه ي جنبش های متغير دانست. از ديدگاه فيزيكی، خط عمودی دارای پهنا و درازا يا بلندا است و نشانگر حركت به بالا يابه پايين، استقامت، گرما و استحکام است. خط قائم با گوشه ی راستی كه با افق می سازد، از حداكثر ايستادگی و استقامت برخوردار است. نمودار برافراشتگی، رشادت، مقاومت، استقامت است و در صورتی كه از ضخامت زيادی برخوردار باشد نشانه ی حركت از پايين به بالا ( از بالا به پايين)، پويايی و نيرومندی، گرما و شادی و امكانات جنبش های گرم و بيداری است. نمايانگر زندگی، سرسختی و حالات ويژه ای از آن نمايانگر طغيان است. ازطرف دیگر خط قائم از غرور و خودپسندی سرشار است، خطی شادی آفرين و پرتحرك و از حداكثر امكانات جنبش برخوردار است.گرمای خط قائم با رنگ زرد تطبيق می كند و هنگامی كه بار زرد دارد بر تحرك و امكان جنبش، بر شادي و پويايی خود مي افزايد. زمانی كه بار رنگ های آبی دارد، با بار رنگين خود در تضاد قرار می گيرد و ملايم می شود. از تحرك آن كاسته می شود و نيروهای درونی آن سركوب می گردند و يا لااقل از پوياييش كاسته می شود.
خط افقي:
خط كشيده يا افقی، سرد، آرام و آرام بخش است و حالت استراحت و سكون را القا می کند و با رنگ های سرد به ويژه آبی و سياه هماهنگ و هم بيان است. آبی وسیاه رنگ شب است. پس خط افقی، آرام وسرد وهماهنگ با رنگ آبی، سیاهی وشب است. سياه نهايت رنگ خط افقی و نهايت آرامش يعنی مرگ است. آبی خط افقی از حيات و زندگی بارور است. ما در بخش رنگ و ويژگی هاي آن خواهيم ديد چگونه در “رنگ – درمانی” از خصيصه ی آرامش بخش آبی در وضعيت كشيده و افقی برای درمان بيماران استفاده مي شود. افقی خواب است و حالت خوابيدن و بارور از روياها است. افقی سرد است و موجزترين شكل بی نهايت بودن امكانات جنبش های سرد را می نمایاند. بنابراين: افقی= سرد= آبی و موجزترين شكل بی نهايت بودن امكانات جنبش های سرد طبيعت است. افقی حالت تأنيث يا زنانگی را می رساند، در برابر عمودی كه حالت تذكير و مردانگی است هنرمندان زيادی بر اين حالت تكيه كرده اند و آن را در آثار خود آزموده اند، از آن جمله، موندریان، فرناند لژه وگلیز را می توان نام برد.
استفاده از خطوط افقی و عمودی در نقاشی پیِت موندریان
در تركيب های پويا و نيرو آفرين، افقی خطی است محزون و اندهگين و مغموم و خموش است و آرام و بی تحرك.
خطي است يادآور فروبستن چشم ها و خواب زدگي، يادآور افقِ آبی دوردست دریاها. عدم تحرک کافی در خط افقی ویا تحرک ملایم وبدون هیجان خطوط مایل به افقی، ایجاب می کند که پرده نقاشی ها و آثار هنری آرام ودارای مفاهیم با دوام و ایستایی، در قطع های کشیده وافقی اجرا شوند، همانند منظره های دشت ، دریا و بیابان. همچنین باید گفت برای از بین بردن تنش تصویری در دکور استفاده از خطوط افقی بجا ومنطقی کارساز است. زمانی كه خط با خود رنگ دارد و يا ذاتاً رنگين به وجود آمده است يعني حامل ((بارِرنگی)) است، با ويژگی رنگی خود در تباين يا در تضاد قرار مي گيرد و از اثر خود كاسته يا بر آن می افزايد. بنابراين خط افقی با بار آبی بر شدت(( آبی بودن)) و آرامش خود مي افزايد و يا بار زرد يا قرمز از اثر ((آبی بودن)) خود يا سرديش می كاهد. در اين حال بر حسب شدت گرمای رنگينش توان جنبش آن افزوده می شود. اين حالتی است بسيار مؤثر و دقيق كه در طراحي صحنه و دكور بايد كاملاً مورد توجه قرار گيرد. محل استقرار خط در سطح ديداری دكور و احجام آن، وضعيت و موقعيت متفاوت پيدا مي كند و هم چنين در پويايی يا در ايستايي اش مؤثر است.
خط افقیِ پايين دكور، سنگين است، سنگین تر ازبالا و میانِ سطوح گسترده یا بدنه دکور است. به عبارت ديگر، خط افقي آرام و كم جنبش در پايين سطوح گسترده دكور سنگين تر و حالت ايستا پیدا می کند ، همچنین نيرو و توان جنبشي خود را از دست مي دهد. سردتر و سنگين تر مي شود، همانند قطعه فلزی که در ته مردابی فرو رود و بیارامد. همين خط افقی با همين وضعيت در موقعيت ميانی دكور يا در بالاي آن از وزن خود می كاهد، به گرمی می گرايد و سبك مي شود. گويا بخشي از وجودش تبخير شده و سبب تصاعدش مي گردد. خط افقی در میانه سطوح گسترده دکور خطی است نه سنگین ونه سبک، وزنی متعادل دارد ولی حالت سردی خود را بیش وکم حفظ می کند و هنوز هم آرامش بخش است. اگر اين خط افقی بار آبی داشته باشد، در بالاي گستره ی دكور با بار رنگی خود در تباين بيشتری قرار می گيرد و رنگ آبی آن بيشتر با حالت آرامش بخشی كه دارد متضاد می شود. در اين صورت بايد از رنگ آبی كاست تا آرامش آن محفوظ بماند.
اگر برخلاف این حالت، بارِ خط افقی زرد يا نارنجي يا هر رنگ گرم و زنده ي ديگری باشد، در بالای گستره ی دكور بر شدت رنگ می افزايد و در پايين گستره ی آن رنگش را متقابلاً خنثی می كند.
خط افقی با رنگ گرم در پايين گستره ی دكور بر نيروي فعال و ويژگی جنبشی خود می افزايد و از آرامش خويشتن می كاهد يا آن را از دست می دهد و متعادل می شود و رنگ نيز به نوبه ی خود از گرما و شدت خود می كاهد و شخصيتی آرام و سردتر پیدا می کند. علاوه بر اين، به دليل اينكه پايين گستره دكور سنگين است، خط افقی در پايين گستره سنگين تر و لذا قطورتر و فشرده تر از آنچه كه هست جلوه می كند ودر بالای گستره دكور درست حالت عكس آن را ارائه می نمايد. دربالای گستره دكور،در عين اينكه سبك تر می شود، به نظر می آيد حالت تبخير پيدا كرده ونازك تر مي گردد.
تقابل دو خط عمودی و افقی، در طراحي دكور و صحنه، بازی های بصری و بيان های متفاوت تصويری را به وجود می آورند.
خط افقی دارای درازا، پهنا و ژرفا است، يعنی می تواند در هر يك از اين سه بعد فيزيكی- هندسی آشكار گردد، در حالی كه خط عمودی فقط پهنا و درازا يا بلندا دارد. ژرفای خط افقی كه نمايانگر همواری آن است جای خود را در حالت ايستادگی به بلندا می دهد كه در عين حال كه درازای آن را نمايان می سازد نشانگر حركت به بالا يا به پايين، استقامت وگرمای خط در فضای حجمی صحنه است.
خط عمودی در تضاد كامل با خط افقی است. اين خط با گوشه راستی كه با افق می سازد، از حداكثر ايستادگی واستقامت برخوردار است. به همين دليل برخورد اين دو خط در طراحی دكور و صحنه اگر با عقلانيت و منطق هنری توام شود باعث ايجاد انرژی و حركت بصری مي شود. درغيراين صورت، منجر به فضايی كسالت بار و خسته كننده مي گردد.
همان اندازه كه خط افقي متواضع و فروتن و افتاده است، خط قائم از غرور وخودپسندي سرشار مي باشد. خطی است شادی آفرين ودارای تحرك که از حداكثر امكانات جنبش برخوردار است.
وقتی از موقعيت خط افقی در دكور سخن گفتيم بايد به وضعيت و موقعيت خط عمودی اشاره کنیم. محل خط عمودی در سطوح گسترده دکور، دروضعیت وموقعیت آن موثر است. طرف راست دکور نسبت به طرف چپ آن سنگین تر و با وقار تر است و بالطبع حرارت و گرمای کمتری دارد. طرف چپ همانند بالا است و طرف راست همانند پايين. چپ سبک وگرم است. بنابراین خط عمودی در طرف چپ گستره ی دکور سبک تر وگرم تراز همان خط در طرف راست گستره دکور است. چپ سبك و لبريز از گرما است. ديگر اينكه طرف چپ افراط و طرف راست تفريط است. موقعيت مياني دكور، براي خط عمودي هميشه اعتدال كامل است. اعتدال خط عمودی میانی در گستره ی دکور از اعتدال خط افقی میانی گستره ی دکور بیشتر است. به همين دليل تركيب های معتدل در طراحی صحنه، هميشه به صورت تقارن در طرفين محور عمودی ساخته مي شوند و ليكن برای از بين بردن حالت يكنواختی كه معمولاً زاييده ی تقارن است، می كوشند كه محل عناصر طرفين محور خط عمودی را حفظ كنند، لكن عناصر را با فرم های متفاوت جاسازی نمایند.
صفحه ۶،نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۲۳