خانه / صدا / خلاقیت در صدا گذاری

خلاقیت در صدا گذاری

نویسنده: حمید کریمی صدابردار و مهندس مسترینگ

اگر چه حافظه شنوایی توانایی کمتری در به خاطر سپردن صداها دارد، اما به طور کلی قوه تخیل آن بیشتر از چشم است.

ما در قبال آنچه می بینیم حس تشخیص و تفكيك قوی تری داریم.

در حالی که گوش صداهای ناآشنا و غیر واقعی را بیش از چشم می پذیرد و نسبت به تکرار آنها تحمل بیشتری دارد.

به طوری كه يك اثر صوتی را می توان به عناوین مختلف و بارها استفاده کرد، اما يك طرح لباس یا الگوی پرده پس از چند بار تماشا تکراری و آشنا می شوند.

در بسیاری از برنامه های تلویزیونی صدا جدی گرفته نمی شود و همه توجه و امکانات بر پرداخت تصویری برنامه متمرکز است.

با این وجود برنامه بدون صدا مفهوم خود را از دست می دهد. به ویژه اگر برنامه خبری، گفتگو محور، مسابقه یا موسیقی باشد.
صدا می تواند تصویر را تقویت کند یا آن را توضیح دهد و در ضمن تأثیر و جاذبه تصویر را غنی سازد. از طرف دیگر موسیقی و آثار صوتی می توانند محیط و مکان رویداد را تداعی یا بر موقعیتی دلالت کنند. مثلاً صدای ساحل بلافاصله دریا را به ذهن می آورد یا صدای آژیر پلیس بیانگر شرایط بحرانی است. تصویر از طریق صدای همراه آن اهمیت ویژه خود را پیدا می کند. به طوری که ممکن است یک تصویر ثابت با تغییر دادن موسیقی همراه آن، موقعیت های گوناگونی را برای مخاطب، تداعی کند. مثلاً يك دسته گل، با موسیقی های مختلف می تواند، فصل بهار، تشییع جنازه، عروسی یا مجلس مهمانی را به یاد بیاورد.

عناصر صوتی

صحبت یعنی صدای انسان به عنوان مشخص ترین عنصر صوتی را می توان به روش های مختلف به کار گرفت:
شخصی به طور رسمی یا غیر رسمی با دوربین صحبت می کند.
مفسر خارج از تصویر متنی را می خواند يا يك واقعه ورزشی را گزارش می کند.
ممکن است صدای درونی یک شخصیت را در حالی که به چهره ساکت او نگاه می کنیم یا موضوع مورد نظر او را می بینیم، بشنویم.
گفتگو ـ صحبت معمول بین شخصیت های داستان با همه وقفه ها، مکث ها، در حرف هم دویدن ها و کلمات عامیانه همه مصادیقی از صدای انسان است که با تصویر همراه می شوند.
آثار صوتی در یک تولید سمعی – بصری، از ادغام چندین محرك به دست می آیند و این ترکیب است که حس مکانی یا شرایط موقعیتی را برای بیننده و شنونده، به وجود می آورد. صداهایی مانند راه رفتن، شليك گلوله، صداهای محیط( باد، جمعیت، ترافيك و …) به علاوه حس آمیزی از طریق تغییر کیفیت صدا نیز ایجاد می شود؛ مانند پژواک، رنگ آمیزی یا وا پیچیدگی.
موسیقی نیز در برنامه ها عامل بسیار مهمی است. موسیقی متن تقریباً به صورت يك عامل جدانشدنی از بسیاری از برنامه ها، در آمده است. موسیقی متن می تواند یک موسیقی ملوديك خالص در رابطه با تصویر باشد یا این که فقط به عنوان پشتیبان تصویر عمل کند.
از طرف دیگر ارزش نمایشی عنصر سکوت را هرگز نباید نادیده گرفت. در استفاده ازسکوت، باید با دقت بسیار عمل نمود. زیرا ممکن است به سادگی با افت صدا یا اختلال در صدای برنامه اشتباه گرفته شود. سکوت ممتد معانی متنوع و گاه متضادی را تداعی می کند از جمله مرگ، نابودی، نا امیدی، سکون، امید و آرامش یا تنش بسیار زیاد( مانند سکوت مرگبار حاکم بر محیط برای نشان دادن حضور قاتل).
توالی سکوت و شلوغی نیز تأثیری بسیار عمیق بر مخاطب می گذارد. در نظر بگیرید جشنی در دهکده واقع در دامنه کوهستان پر برف، با حضور اهالی، در اوج خود است. صدای خنده و موسیقی به گوش می رسد. ناگهان صدای گوشخراش بهمنی عظیم توجه را جلب می کند و سپس سکوتی مرگبار حکمفرما می شود. این توالی صدا و سکوت، تنش ناگهانی ایجاد می کند. یا زندانی که با احتیاط کامل و در سکوت در حال فرار است و ناگهان پایش به صندلی برخورد و نگهبان زندان را بیدار می کند. یا خیابانی خلوت در شب را در نظر بگیرید که ناگهان فریادی از گوشه ای بر می خیزد. یا هنگامی که بیننده رویدادی را تعقیب می کند که به طور منطقی به سر و صدا می انجامد، سكوت كامل قبل از آن، برای او حالتی غیر واقعی ایجاد و وارد تنشی می کند که هر لحظه منتظر وقوع رویداد غیرمنتظره ای است. برش های متداخل چند نما از قطارهایی که در سکوت کامل و با حرکت آهسته به طرف یکدیگر می آیند و ناگهان به هم برخورد می کنند، نمونه ای از این موضوع است.

تأکیدهای صوتی

شدت نسبی صداها را می توان به منظور ایجاد تأثیرات نمایشی تغییر داد؛ مثلاً برای تأکید، می توان صدای زمزمه را تقویت کرد تا شنیدنی شود یا صدای بلند را به آرامی پخش کرد. ممکن است صدای زمینه ماشین در حال حرکت را به تدریج کاهش داد تا گفتگوی افراد داخل آن قابل شنیدن باشد یا برعکس بلندی صدای ماشین را می توان عمداً افزایش داد تا گفتگوی افراد را در خود حل کند. بعضی اوقات همۀ صداهای محیط قطع می شوند تا زمینه سکوت براى يك فصل آرام مهیا شود.
استفاده از صداهای حقیقی به طرق مختلف امکان پذیر است.

۱. صدا برداری معمول و طبیعی گفتگوها:

با انتخاب صداهای طبیعی و مشخص می توان واقع گرایی صحنه را تعمیم داد. مثلاً بانگ خروس پیام آور سپیده دم است.

۲٫ صدابرداری انتخابی از منابع ویژه:

با تحریف عمدی واقعیت می توان تخیل بیننده یا شنونده را تحريك كرد. با انتزاعی کردن زیر و بمی و ریتم صداها می توان احساسات بیننده را بدون اشاره مستقیم به پدیده های طبیعی تحریک کرد. موسیقی فیلم با صدای زمینه در فیلم های کارتونی غالباً این گونه عمل می کند.

کار برد صدا:
صدا نیز مانند تصویر دامنه وسیعی دارد:
۱- واقعی – القای مستقیم اطلاعات گفتار مستقیم
۲- محيطى – تأييد يك مكان از طریق صدا. مثلاً صداى ترافيك، يادآور خیابان است.
۳- تفسیری- تفسیر عقاید، افکار و احساسات مثلاً صدای ساز ترومبون، صحنه را تفسیر می کند. به عنوان نمونه یکی از مهم‌ترین ساز ها در هنگام اوج گرفتن موسیقی، ترومبون است که می تواند در لحظات حماسی همراه با عبارت های با لحن قوی به کار گرفته شود. همچنین از این ساز در فضاهای باز، آیین های مذهبی و نواهای شکار و … استفاده می شود.
۴- نمادین – نماد مکان ها، حالات و وقایع مثلاً آژیر همه را به یاد حمله هوایی می اندازد. در کشور ژاپن، آژیرهای مختلفی برای مواقع بحرانی مانند زلزله یا سونامی تعریف شده و حتی در حومه شهرها، بلندگوهایی نصب کرده اند تا در این گونه مواقع، کسانی که در مزارع کار می کنند متوجه خطر شوند.
۵- تقلیدی- تقلید از صدای يك موضوع یا شخصیت یا تقلیدی از حرکات. مثلاً نوازنده با ساز موسیقی، صدای فاخته را تقلید می کند.
۶- همانند گرا – صداهای مرتبط با افراد یا وقایع ویژه یا صداهای مهم. به عنوان نمونه اکو یا استفاده از افکت های فلنجر برای ایجاد صحنه های خشن.
۷- تکراری ـ یادآوری صداهای گذشته
۸- پیوندی – ارتباط و پیوند صحنه ها و حوادث به کمک واسطه های صوتی (موسیقی) که دو صحنه را به یکدیگرمربوط می کنند. گاهی پیوند صوتی چند منبع مختلف برای تداعی افکار و رؤیاهای شخصیت داستان به کار می رود.
۹- توالی یا تداخل صداها برای آثار نمایشی یا كميك.
صدای خارج از تصویر- هنگامی که شخصی صحبت می کند یا سر و صدایی بلند می شود، نمایش منبع صوتی يك موضوع عادی به نظر می آید. اما تکرار این امر گاهی خسته کننده است؛ مثلاً شخصی صحبت می کند و کارگردان به او برش می زند تا او را ببینیم ولی ماندن روی این نما، ملال آور است. از صدای خارج از تصویر می توان برای افزایش تأثیر برنامه به طرق مختلف استفاده کرد.
•بعد از نمایش يك نما از شخصی که صحبت می کند می توانید به اشخاصی که گوش می دهند برش کنید یا چیزهایی را که در موردشان صحبت می شود، نشان دهید. صدای اصلی ادامه پیدا می کند، اما دیگر سخنگو دیده نمی شود. بدین ترتیب می توان روابطی بین موضوع ها برقرار کرد، حتی اگر آن موضوعات در يك نما و با یکدیگر دیده نشوند.
•صداهای زمینه می توانند به شناخت محیط و مكان كمك كنند. به طوری که حتی اگر يك نما با تصویر میانی از دو نفر پر شده باشد، این صداها به بیننده القا می کنند که مثلاً آنها نزديك ساحل دریا يا يك كارخانه هستند.
•ممکن است صداهای خارج از تصویر چنان انتخاب شوند که تخیل ما را تحريك كنند و حس کنجکاوی ما را برانگیزند.
•صدای زمینه می تواند قبل از دیدن موضوع ما را با آن آشنا کند و خبر از اتفاقات آینده یا رویداد بعدی دهد.
•هنگامی که شخصیت داستان صدایی را که برای بیننده مفهوم نیست شناخته و واکنش نشان دهد تنش در صحنه افزایش می یابد. همچنین هنگامی که یک شخصیت صدایی را می شنود، اما چگونگی آن را درک نمی کند تنش افزایش می یابد. از طرف دیگر ممکن است بیننده چگونگی يك صدا را درك كند در حالی که شخصیت داستان آن را نشنیده و نفهمد.
•صداهای خارج از تصویر می توانند برداشت ما را از صحنه، تحریف شده جلوه دهند و حتی هنگامی که چیزی وجود ندارد بر حضور آن دلالت کنند.
•با روی هم انداختن و اصطكاك صداها می توان بین دو صحنه ارتباط برقرار کرد. به طوری که صدای صحنه بعد، قبل از برش به آن صحنه شنیده شود. غالباً توصیه می شود در چنین مواقعی، صدای صحنه بعد کمی زودتر از برش تصویر رخ دهد.
۱۰- حفظ تداوم- با وجود برش سریع نماها به یکدیگر صدای زمینه تداوم صوتی را حفظ می کند.
۱۱- صدای جانشین- بعضی اوقات برای همراهی با تصویر به جای استفاده از صدای اصلی عمداً از صدای جانشین می شود. برای این عمل دلایل مختلفی وجود دارند:
•برای موضوع هیچ صدایی وجود ندارد. مثلاً هیولاهای ماقبل تاریخ. گاهی در نمایش مجسمه، نقاشی ،معماری و نظایر آن هم کاربرد دارد.
•گاهی صداهای حقیقی در دسترس نیستند و یا اگر هم ضبط شده باشند، مناسب نیستند. ممکن است صداهایی که در این شرایط به کار می روند جایگزین های طبیعی باشند. مثلاً صدای شیر غران دیگری به جای نعره شیر اصلی به کار رود. یا جانشین های مصنوعی باشند که معمولاً به صورت آثار صوتی موسیقی و صداهای ترکیبی هستند. در مورد دوم که از جانشین های مصنوعی استفاده می شود، باید موسیقی و آثار صوتی زمینه را با دقت به کار گرفت. زیرا این صداها می توانند اشکالات زیادی ایجاد کنند ازجمله:
عدم تناسب بلندا ( بسیار بلند یا بسیار آرام)
تکراری و بسیار آشنا باشند.زیرا در مورد رویدادهای گوناگونی به کار می روند.
ممکن است آزاردهنده باشند. چون دارای وقفه و سکوت هستند و موجب تداعی های منحرف کننده ذهن باشند.
بنابراین، صدا در برنامه تلویزیونی و به ویژه برنامه های نمایشی، نقشی بسیار گسترده تر از دیالوگ های رایج دارد و علاوه بر این که می تواند در خدمت تصویر قرار گیرد، درک تصویری صحنه ها را بهتر می نماید. ضمن آن که این امکان را فراهم می کند که احساسات به خوبی به بیننده منتقل شود و حتی حس موقعیت هایی که در عالم واقعی وجود ندارند را به وجود آورد.

صفحه ۳ نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۴۵

حتما ببینید

فراموشی شماره میکروفن

چالش فراموشی شماره میکروفن در برنامه های با تعداد میکروفن زیاد  نویسنده: مهندس فرزین شعبانی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *