رابطه متقابل فرهنگ و رسانه، ریشه در تاریخ حیات بشر دارد و میتوان گفت پیدایش رسانه، همزاد جامعه بوده است.
در طول تاریخ، انسان برای انتقال پیام خود، رسانهها را بهکار گرفته و فرهنگ خود را نیز با آن گسترش داده است.
انقلاب ارتباطات در دنیای جدید، مولّد انقلاب فرهنگی هم بوده و رسانه به همراه خود، فرهنگ جدیدی را تولید کرده که متعلّق به جوامعی است که انقلاب ارتباطات را تجربه کردهاند.
این فرهنگ؛ خاص، پویا و کاملاً جدید است و باعث تولّد همگرایی فرهنگی شده است.
در واقع، فرهنگ رسانهای ناشی از انقلاب ارتباطات، نویدبخش فرهنگی جهانی است که همگرایی ملّتها و اندیشهها را در برخواهد داشت.
امروزه رسانهها تعریف گستردهای پیدا کردهاند؛ یعنی رسانه مانند گذشته فقط به رادیو و تلویزیون، روزنامه و مجلّه و کتاب منحصر نیست. رسانههای نوین دیجیتال بهسبب انبوه و فراوان بودنشان به رسانههای فردی تبدیل شدهاند و بهصورت یک جبهه عظیم فرهنگی درآمدهاند.
در گذشته نه چندان دور، نفس مالکیت رسانههایی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات، این توانایی را در اختیار صاحبان قدرت قرار میداد تا بر رفتار و کنش جامعه و فرهنگ سیاسی، اجتماعی و دینی اثرگذار باشند، ولی با گسترش انواع رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی، محور قدرت از ابزارهای رسانهای به محتوا تغییر یافته است و قدرتهایی که مالک و دارنده محتوا هستند بر افکار عمومی مسلّط شدهاند. به همین دلیل است که کشورهای صاحب سلطه، سرمایهگذاری بزرگی در حوزه تولید محتوا شامل فیلم، انیمیشن، بازیهای ویدیویی، موسیقی و… داشتهاند. توسعه شهرهای رسانه و مجتمعهای تولید محتوا در گوشه و کنار جهان بهویژه در کشورهای غربی با گردش مالی چندصد میلیارد دلاری، نشانهای از توجه قدرتهای سلطهگر به تأثیر محتوا و رسانه بر جوامع است.
ایجاد شهرها و خوشههای رسانهای، راهی است که بتوان با آن مسیر تولید محتواهای چند رسانهای را تسهیل کرد. هدف از تشکیل یک شهر رسانهای، ایجاد مرکز و یا قطب بسیار بزرگی با برنامهریزی دقیق برای سازمانهای رسانهای است که اصلیترین وظیفه آن، مهیا کردن فضا، ساختمانها و زیرساختهای مورد نیاز برای جذب سازمانها و شرکتهای فعال در رسانه، فعالیت مشترک و آزادانه آنها به همراه سرویسهای ارزش افزوده است. ایجاد این فضای شهری و زیرساختها برای ایجاد فضای رقابتی با هدف افزایش خلاقیت و بالابردن کارایی در محیط کسب و کار صنعت رسانه است. همچنین با توجه به اهداف اولیهای که خوشه مکانی بر مبنای آنها بهوجود میآید، وظایف فرعی نیز برای آن تعریف میشود. از این وظایف میتوان به ایجاد ارتباط قوی صنعت رسانه و دانشگاه نام برد. این ارتباط کاملاً دو سویه است و از یک طرف صنعت رسانه از نیروهای جوان با انرژی زیاد و ایدههای نو استفاده میکند و از طرف دیگر، محیط دانشگاهی از ظرفیتهای موجود در صنعت رسانه – چه از نظر مالی و چه تحقیقاتی- بهرهمند میشوند.
پیشرفت سالهای اخیر در حوزه ارتباطات و مخابرات این امکان را برای تولیدکنندگان فیلم بهوجود آورده است که بتوانند بخشهای مختلف یک فیلم از مراحل طراحی، پیشتولید، تولید، پستولید تا بازاریابی و توزیع و پخش فیلم را در نقاط مختلف به انجام رسانند. بهویژه در حوزه تولید انیمیشن این امکان دست تهیهکنندگان را باز گذاشته تا از مناسبترین تجهیزات و نیروی انسانی در هر گوشهای از دنیا استفاده کنند. از سوی دیگر، تولید متمرکز که از سالها قبل مرسوم بوده، در مراکز متعددی در گوشه و کنار دنیا در حال گسترش است. برخی از این مراکز، تاریخچه چند دهه فیلمسازی دارند و برخی دیگر در سالهای اخیر نوسازی یا ساخته شدهاند. این مراکز به نحوی طراحی شدهاند که تمام خدمات مورد نیاز تهیهکنندگان و هنرمندان، برای تولید فیلم را در یک محل در اختیار آنان قرار می دهند. تعدادی از این مراکز با تغییر کاربری انبارها، فروشگاهها، نمایشگاهها و ایستگاههای اتوبوس بهوجود آمدهاند. ولی بیشتر آنها به همین منظور ساخته شدهاند. تعدادی از این مراکز توسط دولتها اداره میشوند و یا از کمکهای دولتی بهمنظور حفظ توان رقابتی و بهرهگیری از آخرین فنآوریها بهرهمند هستند. این مجموعهها معمولاً به گونهای طراحی میشوند که با استفاده از ویژگیهای طبیعی، جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی در چارچوب تولید بینالمللی فیلمها قرار گیرند، تا قابلیت جذب پروژههای بینالمللی را داشته باشند. گفتنی است فضای رقابتی شدید تولید فیلم، کارکرد این مجموعهها را دچار دوگانگیهایی کرده است که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
• در حالی که به دنبال فراهم کردن تمام ملزومات مورد نیاز ساخت فیلم در یک نقطهاند، از بازاریابی و جذب بخشی از مراحل تولید یک فیلم یا سریال تلویزیونی نیز غافل نیستند.
• در حالی که شرایط مجموعهها به گونهای است که با خلق فضاهای متنوع بتوان هر نوع برنامهای را در آنها تولید کرد، ولی از توجه به موقعیت جغرافیایی، امکانات فنی و نیروی انسانی ماهر غفلت نکردهاند.
• در حالی که رویکرد ساخت مجموعههای استودیویی، ارائه خدمات به تولیدات بینالمللی و جذب مشتریان خارجی است، ولی ارتباط با تولیدکنندگان داخلی و سازمانهای ملّی از اهداف مهم این مجموعهها هستند.
در این مقاله، بهصورت خاص شهرکهای سینمایی و مجتمعهای استودیویی بررسی شده اند. در ادامه، مفاهیم کلیدی را تعریف خواهیم کرد و در مقالات آینده، به دامنه فعالیت، حوزهکاری و تنوّع در مجموعههای استودیویی و معرفی تعدادی از شهرکهای سینمایی و مجتمعهای استودیویی در نقاط مختلف جهان خواهیم پرداخت.
مفاهیم کلیدی
مجموعههای استودیویی:
تولید دیجیتالی فیلمهای سینمایی، کاربری شهرکهای سینمایی را به استودیوهای تلویزیونی نزدیک کرده است. استفاده از کلمه مجموعه استودیویی بهجای شهرک سینمایی یا شهرک تلویزیونی بهدلیل همگرایی شدید تولید سینمایی و تلویزیونی است. مجموعه استودیویی به مکانی گفته میشود که دارای شرایط زیر است:
• داشتن تعدادی استودیو (با تعاریفی که متفاوت از برداشت ما در سازمان صداوسیماست) در اندازههای مختلف که قابلیّت ارائه خدمات به انواع برنامههای تلویزیونی، سریالها و فیلمهای سینمایی را دارند؛
• داشتن امکانات وسیع برای ارائه خدمات از مراحل تولید و پستولید در محلّ مجموعه؛
• داشتن امکانات فنّی و ابزارها و وسایل و کارگاههای مختلف برای پشتیبانی از تولید برنامه؛
• در اختیار داشتن فضای آزاد وسیع در کنار مجموعه با دکورهای دائمی یا موقّت و فضاهای طبیعی؛
• فراهم کردن امکاناتی با رویکرد جذب مشتریان بینالمللی.
این مجموعهها معمولاً برای ارائه خدمات به فیلمهایی هستند که هزینه تولید بالایی دارند و فیلمهایی با بودجه کم، راهی به این استودیوها ندارند؛ هر چند اینگونه استودیوها بهدلیل مستمر بودن برخی تولیدات تلویزیونی نظیر سریالها، برنامههای زنده و تولید آگهیهای بازرگانی، نیمنگاهی به آنها نیز دارند.
سیاستهای ساخت و بازسازی مجموعههای استودیویی:
سیاستهای تولید فیلم در سطح منطقهای، ملّی و بینالمللی شامل تهیه امکانات وسیع تولید و یا مجموعههای استودیویی است. این مجموعهها بخشی از زنجیره آموزش فیلمسازی، فیلمنامهنویسی، سرمایهگذاری برای تولید فیلم، پیشتولید و تولید و پستولید و بازاریابی و توزیع فیلم است. در گوشه و کنار دنیا، از استرالیا گرفته تا کانادا و اروپا و آسیا، ساخت چنین مجموعههایی بهسرعت در حال گسترش است؛ این در حالی است که بازسازی اینگونه مجموعهها در انگلستان، آمریکا و ایتالیا در سالهای اخیر بسیار جدّی شده است. با توجه به اندازه اینگونه پروژهها، کمک دولتها فارغ از قید و بندهای اداری، بسیار ضروری است. این کمکها شامل سرمایهگذاری، تأمین زمین مناسب و یا تخصیص وامهای کمبهره است. اعتبار و اهمیّت نمادین اینگونه مجموعهها، نظر دولتها را به خود جلب میکند. این مجموعهها علاوه بر اینکه نشانه خلاقیّت فرهنگی یک دولت است، به امر افزایش درآمد ارزی و اشتغالزایی بهخاطر خود مجموعه یا خدمات جانبی که ارائه میشود کمک میکند.
مشخّصات عملکرد و تمرکز فعالیّتها:
مجموعههای استودیویی از نظر وسعت و نوع کار تولیدی که انجام میدهند و همچنین تمرکز کار در مکانی واحد، قابلتوجهاند. آنها همیشه به روشهای مختلفی خدمات تولید و پستولید را در یک مکان گردهم میآورند. هماکنون میتوان سه الگوی مختلف از تمرکز مکانی و نحوه عملکرد فعالیّتها و خدمات را برشمرد:
• “حوزه تولید” که خدمات تولید را ارائه میکند، ولی خدمات و تسهیلات جدّی در زمینه پستولید در آن انجام نمیشود. در اینگونه شهرکها فقط کار فیلمبرداری انجام میشود و سایر فعالیّتها در جای دیگری سامان مییابد.
• “شهرک سینمایی” که با هدف تولید کارهای تلویزیونی و فیلمسازی ایجاد میشود. در این شهرکها مجموعهای کامل از خدمات ضروری تولید و پستولید ارائه میشود.
• “شهرک رسانه” که ضمن داشتن تمام ویژگیهای شهرک سینمایی، طیف گستردهای از تسهیلات و خدمات تولید و پخش و همچنین خدمات رسانهای جدید را نیز ارائه میکند.
در حالیکه امکان نفوذ و تغییر در مرزهای مشترک این سه نوع مجموعه وجود دارد، این سه الگو، منطقهای متفاوتی را در ارتباط با مجموعههای استودیویی و دستهبندیهای مربوط به تولید و پستولید دنبال میکنند.
حوزه تولید:
این مجموعههای استودیویی عمدتاً بر فعالیتهای تولیدی تمرکز دارند، بهطوریکه از امکانات استودیوهای فیلمسازی، کارگاهها، دفترهای تولید و احتمالاً فضاهای بیرونی برخوردارند. اما طیف محدودی از خدمات تولید را ارائه میکنند و خدمات پستولید در این مجموعهها ارائه نمیشود یا کم ارائه میشود. نمونهای از این مجموعهها، استودیوهای فیلمسازی در تورنتو و یا پراگ است و در صورتی میتوانند بهعنوان ارائهدهنده خدمات کامل در نظر گرفته شوند که در نزدیکی طیف گستردهای از امکانات تولید و پستولید قرار گرفته باشند. بنابراین در جاییکه این قبیل خدمات در دسترس نیست، این دستهبندی فقط به بخشی از فرایند فیلمبرداری که از خدمات و زیرساختهای موجود بهره میگیرد، محدود میشود.
شهرک سینمایی:
شهرک سینمایی صرفاً برای ارائه خدمات تولید و پستولید به فیلمها، فیلمهای تلویزیونی و سریالهای تلویزیونی بینالمللی در نظر گرفته میشود. برخی از این مجموعهها خدمات کاملی را از طریق خود مجموعه ارائه میدهند در حالیکه بعضی دیگر به جذب و حفظ طیفی از شرکتهای استیجاری تکیه دارند.
شهرک رسانه:
در شهرک رسانهای، شرکتهای فنآوری اطلاعات و مخابرات (ICT) با تمرکز بر تولیدات رسانهای، شرکتهای فیلمسازی و شرکتهای مربوط به پخش تلویزیونی و همچنین مجموعههای ارائهدهنده خدمات آموزشی بهطور گسترده برای ارائه سرویسهای رسانهای حضور دارند. این الگو و نوع تولید، نیازمند طیف گستردهتری از خدمات نسبت به الگوی شهرک سینمایی است. بسیاری از این مجموعهها در داخل خود، خدمات پخش تلویزیونی و همچنین امکانات کاملی برای تولید تلویزیونی که شامل خبر، سرگرمی، برنامههای زنده با حضور مخاطبان و برنامههای ویژه مثل کنسرت را نیز ارائه میکنند.
ویژگی دیگری که شهرک رسانهای را از شهرک سینمایی متمایز میکند، نقش گستردهتر شرکتهای فنآوری اطلاعات و مخابرات (ICT) است. بهمنظور جذب طیفی از شرکتهایی که حضور آنها در مجموعه بهمنظور ارائه خدمات رسانهای ضرورت دارد، لازم است این مجموعههای استودیویی نهتنها به تجهیزاتی کاملاً دیجیتالی مجهز و از زیرساخت شبکه سرعت بالا برخوردار باشند، بلکه باید از حضور کارشناسانی با نگرش رسانهای در زمینه ICT نیز بهره ببرند. حضور شرکتهای زیادی که طیف گوناگونی از خدمات را ارائه میکنند، برای مالکان مجموعه استودیویی مزایای بسیاری خواهد داشت.
اوّل: سود ناشی از اجاره فضاهای اداری، درآمدی معین و درازمدت خواهد داشت.
دوم: مجموعه قادر خواهد بود طیف گستردهای از تولیدات را هر زمان در مجموعه و یا خارج از آن ارائه کند.
سوم: وجود این طیف گسترده تسهیلات و خدمات، کسب و کاری تولیدی و جذّاب است که تهیهکنندگان را برای تولید برنامه بهسوی خود جلب میکند.
الگوی کسب و کار در شهرکهای رسانهای نسبت به شهرکهای سینمایی پیچیدهتر است؛ بهدلیل اینکه نهتنها این الگو از طریق آماده کردن طیفی از تسهیلات و خدمات درون مجموعه بهدنبال جذب و حفظ فیلمهایی با بودجه مالی بالا و فیلمهای تلویزیونی و سریالهای تلویزیونی است بلکه حضور بسیاری از شرکتهای اجارهای به این معنی است که این مجموعه از جهتی در قالب یک پارک صنعتی تجاری نیز بهشمار میآید.
علاوه بر این، بسیاری از شهرکهای رسانهای، فضاهای گسترده عمومی متشکل از سینماها، سالنهای کنسرت، رستورانها، مراکز کنفرانس، فروشگاههای خردهفروشی، پارکهای تفریحی و تورهای استودیو را نیز شامل میشوند. لذا این شهرکها علاوه بر وظیفه اوّلیه خود در ارائه خدمات به تولید فیلم و تلویزیون، کاربریهای عمومی دیگری نیز دارند.
صفحه ۳ نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۳۹