خانه / کنتراست / کنتراست:حسن نجفی سولاری از مدیران ارشد پیشکسوت صدا و سیما

کنتراست:حسن نجفی سولاری از مدیران ارشد پیشکسوت صدا و سیما

گردآوری : احد رجایی- مهندس فنی ارشد و کارشناس رسانه

شاید آقای دکتر حسن نجفی سولاری برای اهالی رسانه نیاز به معرفی نداشته باشد.

او در دورانی طولانی، در مناصب گوناگونی در صدا و سیما منشأ اثر و تحول بوده است.

شاید بتوان بزرگ ترین اقدام او را تأسیس مرکز تولید و فنی در دل معاونت سیما دانست.

سال ها پیش از ایشان درخواست کردم، طی چند جلسه گفتگو، توضیح دهد چرا و چگونه مرکز تولید و فنی سیما شکل گرفت. جایی که شاید برخی از مدیران بعدی همان مرکز هم از فلسفه وجودی تشکیل آن بی خبر باشند و به همین دلیل گاهی تصمیماتی مغایر با آن، اتخاذ کنند. آن گفتگوی تصویری در چهار جلسه انجام شد و دوستانی زحمت پیاده سازی متن را کشیدند و پس از ویرایش، به ایشان ارائه شد و نظرهای اصلاحی خود را بر متن اعمال کردند. این متن قابلیت چاپ به صورت کتاب را دارد و علاوه بر آن که تاریخ سازمان را در مقطع زمانی مهمی روایت می کند، تجارب ارزشمندی را در اختیار مدیران و کارشناسان، قرار می دهد. نمی دانم چه زمانی و چگونه این فرصت فراهم شود که در دسترس علاقمندان قرار گیرد. از دکتر نجفی سولاری درخواست کردم متنی را برای صفحه کنتراست نشریه در مورد خودشان بنویسند. با اصرار من و به رغم داشتن اکراه، بزرگوارانه پذیرفتند و در حالی که در اتوبوس به سمت اصفهان برای شرکت در مراسم چهلم برادر بزرگوارشان در حرکت بودند این متن را که بیشتر دلنوشته است و شاید با کنتراست های مرسوم در شماره های قبل کمی متفاوت باشد، برایمان ارسال کردند. از ایشان سپاسگزارم و برایشان سلامت و تندرستی آرزو دارم.

 

 

سلام بر خوانندگان صفحه کنتراست

چه سخته وقتی بخواهی کنتراست بین خودت و دوستانت با یک نوشته ایجاد کنی که من عددی در بین اصحاب متعلق بدین صفحه نیستم. چه سخته با خودت صادق باشی و بین آنچه دیگران در موردت فکر می کنند با باطنت که خودت فکر می کنی هستی تعادل برقرار کنی. راحت ترین کار اینه که آنچه از ظاهر تو دیگران می دانند را تکمیل کنی تا حقایق این جهانی تو بهتر فهم شود. حسن نام گرفتم چون به روایتی بیست و هشت صفر به دنیا آمدم. نجفی لقب گرفتم چون اصل و نصب دار بودم و مثل بعضی ها عوضش نکردم. سولاری پسوند فامیلم شد که به معنی منطقه سور یا شاد در زبان پهلوی قدیم است و روستایی نزدیک اصفهان است. دوره ابتدایی بیشتر به دنبال بازی بودم تا این که عمویم که معلم بود به من گفت در آینده آنقدر زیادی وقت داری که دنبال توپ بدوی! دبیرستان که رفتم به درس چسبیدم‌. غافل از اینکه هرچه بزرگ شدم وقت کم آوردم. دانشگاه فردوسی مشهد از همان ترم اول گرفتار ساواک شدم و تا زمان انقلاب مثل گاو پیشونی سفید دستگیری بِلا وجه زیاد و فرصت گذران واحد های درسی کمترنصیبم شد. عشق به نوشتن و عکاسی از ۱۴ سالگی در وجودم موج می زد و سال های ۵۳ تا ۵۷ هم فیلم ساختم و هم درس خواندم و هم درس دادم. اولین کار نهادی ام در سال ۵۷ و ۵۸ حضور در پیشاهنگی انقلاب( جهاد سازندگی سابق ) بود که در آنجا مسئول کمیته تبلیغات و رابط صدا و سیمای مشهد بودم. بخیر گذشت و با یک مصوبه شورای انقلاب، واحد های دوران زندان ساواک را در یک ترم گرفتم و چه سخت بیش از چهل و اندی واحد را گذراندم و شش ساله فارغ التحصیل کارشناسی فیزیک شدم. چه کیفی داشت خدمت وظیفه و آموزش پدافند غیر عامل! که تجاوز صدام به خاک کشورمان باعث شد وسط دوران آموزشیِ افسر وظیفه ضد هوایی، راهی غرب کشور شوم. تعلق رسانه ای موجب شد هم رزمنده ارتش بشم و هم سخنور در جبهه. عملیات فتح المبین و ثامن الائمه و طریق القدس و بیت المقدس و … همه در دوران خدمت من در ارتش تا نیمه اول ۱۳۶۱ رخ داد. اتصال دائمی من به سیما در اواخر شهریور ۱۳۶۱ به عنوان مدیر گروه سیاسی بود که به موضوعات جنگ، سخنرانی ها و ‌مناسبت ها در شبکه دو‌ می پرداخت و در ادامه جزو افتخارات زندگی ام شد و رفتن به دانشگاه صنعتی شریف برای ادامه تحصیل مانع آن نشد. هر چند علاقه به کار مهندسی برق جای اشتیاق به رسانه را گرفته بود، ولی بالاجبار برای یک سال پذیرفتم مدیر مرکز صدا و سیمای اصفهان شوم که ده سال ادامه یافت و یاران وفاداری در این دوران یافتم و کارهای بزرگی در اوج جنگ در صدا و سیمای اصفهان رقم زده شد. سال ۱۳۷۴ به عنوان مهندس ارشد، قائم مقام طرح و توسعه صدا وسیما شدم و آواره کوه و بیابان برای هدایت و‌ حمایت و نظارت بیش از هزار پروژه کوچک و بزرگ رادیو تلویزیونی استان ها. که چه بس خاطره هایی در عین سختی های بسیار برایم رقم زد. از سال ۱۳۷۸ همزمان مدیر حوزه تولید سیما شدم تا از مقدورات معاونت فنی، باز سازی تجهیزات فنی و استودیو های سیما انجام شود که عاقبت به تأسیس مرکز تولید فنی سیما منجر شد و از طرح و توسعه منفک و رئیس مرکزی شدم که بیش از دو هزار نیروی تولیدی و فنی و ‌میلیارد ها تومان تجهیزات بدان منتقل شده بود و همه این نیروها باید در دو اداره کل و هشت امور و ۲۸ مدیریت سامان می یافت. همت مدیران و ‌کارکنان با کار شبانه روزی و دلسوزی بی نظیر کارها را پیش می برد و تا سال ۱۳۸۹ که در مرکز بودم هزاران برنامه توسط مرکز تولید و فنی به پخش سیما تحویل گردید و هنوز هم ساختار مرکز در سیما پا برجا مانده است.

 

 

بدیهی است که دوره قبل از انقلاب خاطرات تلخ را بیادم بیاورد، ولی پس از انقلاب اسلامی به ویژه دوران شور انقلابی سال ۵۷ خاطرات شیرینی در ذهن بنشیند. ولی حتی سختی های دوران دفاع مقدس، دوران سخت کار کردن شبانه روزی در شبکه دو و مرارت های زیاد در صدا و سیمای اصفهان و مأموریت های کشنده  معاونت طرح و توسعه و‌ التهابات مرکز تولید و فنی سیما در مسئولیت های سی و چند ساله خاطرات شیرین زیادی برایم بر جای گذاشته است که تلخی هایش قابل قیاس با تلخی های پس از سال ۱۳۹۰ نیست که روز به روز شاهد کاهش سرمایه اجتماعی سازمان در دهه اخیر بین مردم ایران و جهان بوده ایم. همزمان با اخذ درجه دکتری در رشته مدیریت استراتژیک با گرایش رسانه و دادن رساله در موضوع طراحی مدل تولید تلویزیون، تدریس در دانشگاه صدا وسیما و امام صادق و ….. و برگزاری کارگاه های متعدد آموزشی از حسن دهاتی سولاری معلمی ساخته بود که پنجاه سال تجربه تولید پیام، سی سال مدیریت در رسانه و هزاران برنامه تولیدی و ده ها مقاله و تألیف و تحقیق را پشت سر خود می دید تا در جشن تولد هشتاد سالگی آقای محمد هاشمی رئیس اسبق رسانه ملی خطاب به کهنه مدیران ادوار سازمان بگوید قدر خود را بدانید که خدمت زیادی در چهل و چهار سال انجام داده اید.

 

ای کاش قدر می دانستند و چنان می کردند که باغ رسانه ملی، محیط خواندن بلبلان دارای پیام فاخر می شد و صاحبان اصلی این باغ که همانا همه مردم ایران در سراسر جهان هستند از صدا و تصویر باغ به شعف می آمدند و عطر گل های آن، مشام جان همه آحاد جهانیان را از صلح امام زمانی خوش بو می کرد. د‌وران پس از بازنشستگی این پیر دیر رسانه، مهاجرت به فناوری فضای مجازی و  حوزه رسانه های نوین شد که خود قصه طولانی دیگری دارد که باید در جای دیگری به آن بپردازم. از اطاله نگارش و قلم قاصر پوزش می خواهم.

صفحه ۱۲ نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۳۸

حتما ببینید

سید رضا سجادی از اولین گویندگان رادیو(قسمت دوم)

    در شماره ۱۳۶ نشریه تخصی بسامد و در قسمت قبل نخستین بخش از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *