خانه / کارگردانی / ویژگی های تیتراژ برنامه تلویزیونی

ویژگی های تیتراژ برنامه تلویزیونی

  • نویسنده:حامد توکل- کارشناس فرم تلویزیونی

    هر تیتراژی بسته به توانمندی و غنای تجربه سازنده آن، می تواند در گونه های مختلف تصویری و با بهره گیری خلاقانه  از انواع متفاوت موسیقی و افکت های صوتی، تولید شود.

  • همچنین کارکرد تیتراژ می تواند مانند یک تابلوی تذکر دهنده، عناصر مفهومی برنامه را به گونه ای هنرمندانه کد گذاری کند و در سیر ارتباطی مخاطب با روند روایتی و حسی برنامه ، رمزگشایی زیبایی شناسانه ای را برای تماشاگر ترتیب دهد، به گونه ای که مخاطب با این رمز گشایی در ساحت ادراکی، به حس لطیف زیبایی شناسانه و مفهوم برنامه  دست یابد و از آن لذت ببرد. برای نیل به این کارکرد، معمولاً صحنه هایی در تیتراژ به کار گرفته می شوند که به مرور، با سپری شدن زمان برنامه ، تماشاگر به تدریج، مفهوم آن را درک می کند.
  • در مقابل، تیتراژ برخلاف این کارکرد، می تواند کارکردی متضاد داشته باشد؛ بدین صورت که با بهره گیری از عناصر احساسی، عناصرمفهومی برنامه را به صورت موجز، با استفاده از عنصر تکرار، در دل و جان تماشاگر نفوذ دهد. برای فراهم آوردن این کارکرد نیز صحنه هایی در تیتراژ، به کار گرفته         می شوند که از همان ابتدا، مفهوم آن برای مخاطب روشن باشد و با تکرار آن درقسمت های بعدی برنامه ، این مفهوم برایش باز تاکید می گردد.

 

  • در نوع دیگری از کارکرد، با بهره گیری از عناصر تماتیک[۱]، سطح ادراکی وی به گونه ای، درگیر می شود. کارکردهای فوق الذکر و طیف گسترده دیگری از کارکردها توان بالقوه تیتراژ است و در فرایند هنری از ساحت و اندیشه برنامه ساز بروز می یابد و در تمامیت یک برنامه ، آن را کمال می بخشد.
  • تیتراژ به منزله ورودی برنامه است که آستانه ورود به دنیای برنامه  را نوید می دهد. از آنجا که در تیتراژ هنوز هم ذات پنداری کامل شکل نگرفته و مخاطب در دنیای برنامه پرت نشده است، می تواند به دور از وجوه منفی هم ذات پنداری که در بحث های ساختار شناسانه بر آن تاکید می شود، در ساحت ادراکی نابی قرار گیرد و بر لایه های زیر متن یا فرامتن برنامه وقوف یابد.
  • در واقع یک تیتراژ خوب ما را از احساسات خامی که یک برنامه می تواند تماشاگر را بدان گرفتار نماید ، می رهاند.

تفاوت تیتراژ آغازین و پایانی:

  • تیتراژ آغازین و پایانی اگرچه در یک بسته ارائه می شوند، اما هر کدام کارکرد و وظیفه جداگانه دارند که به آن اشاره شد.
  • الف. کارکرد تیتراژ آغازین، ترکیبی از فضاسازی و اطلاع رسانی است، اما تیتراژ پایانی صرفاً با هدف اطلاع رسانی طراحی می شود. البته شیوه اطلاع رسانی این دو هم متفاوت است؛ اطلاع رسانی آغازین، موجز و نمادین است، اما در تیتراز پایانی، با هدف ارائه شناسنامه کامل اثر، اطلاعات منتقل می شود وتقدم ارائه اطلاعات، ماهیت نمایشی و هنری ندارد.
  • ب. مدت زمان تیتراز آغازین کوتاه تر از تیتراژ پایانی است. در آغازین با دو کارکرد فضاسازی و اطلاع رسانی مواجهیم و ناچاریم در کمترین زمان، فضا را آماده و اطلاعات مهم را ارائه کنیم. چراکه تماشاگر برای دیدن تیتراژ برنامه ،تلویزیون خود را روشن نکرده است ! پر گویی و دراز شدن تیتراژ آغازین، به سر بردن حوصله تماشاگر است. اما در تیتراژ پایانی اینقدر محدودیت نیست. تیتراژ پایانی برای مخاطبان خاص است که پی جوی شناخت دست اندر کاران تولید برنامه هستند.
  • تیتراژ آغازین می خواهد تماشاگر را نسبت به تماشای برنامه، راغب کند و با طولانی تر شدن تیتراژ آغازین، انگیزه سازی رنگ می بازد که هیچ، مخاطب را خسته و کسل به نمای معرف برنامه می سپارد.
  • ج. در تیتراژ آغازین، مدت زمانی که اسامی در صفحه ثابت می مانند، به اندازه ای است که تماشاگر بتواند آن کلمات و عناوین را با دهان باز، بلند بلند بخواند، اما در تیتراژ پایانی، مرور کلمات با چشم کافی است.
  • د. جنس حروف در تیتراژ های آغازین و پایانی متفاوت است و البته تابعی از کارکرد آنها است. حروف در آغازین به دلیل داشتن قاب های جداگانه، درشت تر و بزرگ تر از حروف در تیتراژ پایانی است. این دو از حروف متفاوت، اما متناسب بهره می برند. 
  • ویژگی های تیتراژ خوب:
  • تیتراژ مناسب، تیتراژی است که ایده آن با موضوع و مضمون برنامه هماهنگی داشته باشد. ایده، ستون فقرات و اصلی ترین نکته تیتراژ است و تا زمانی که این بخش(ایده) شکل نگیرد، تیتراژ فرم محضی است که با اندکی تغییر، برای هر اثر سینمایی یا تلویزیونی به کار گرفته خواهد شد. تیتراژ فرم گرا با نگاه چند باره، بی محتوایی خودرا لو می دهد. این نکته به ویژه درمجموعه های تلویزیونی حائز اهمیت است و لحاظ کردن آن، سبب می شود نه فقط تیتراژ در نمایش های مکرر، خسته کننده وتکراری نشود، بلکه امکان رمز خوانی ها و رمز گشایی های جدید را برای مخاطب فراهم می سازد.
  • خلاقیت
  • خلاقیت ویژگی اصلی تیتراژ موفق است. اساساً خلاقیت جزء لاینفک هر اثر هنری بدیع و رمز ماندگاری آن است و همین خلاقیت است که عمق نگاه حرفه ای یک هنرمند را می سازد. اما بایستی قبول کرد این واژه بیش از حدکلی است. به ویژه اینکه دچار سلیقه زدگی هم شده است. خلاقیت در هر یک از بخش های تیتراژ می تواند نمود داشته باشد. مانند رنگ بندی، پرداخت بصری، زمان بندی، تدوین، اتصال و…. اما نباید فراموش کرد که هر ایده خلاقانه ای اگر به شیوه متناسب با آن اجرا نشود، بارز و برجسته نخواهد شد. داشتن ایده خلاقانه با به کار گیری درست، دیده و درک خواهد شد.
  • فضا سازی:
  • یکی دیگر از ویژگی های یک تیتراژ خوب، هماهنگی فضاسازی و موسیقیایی آن با فیلم است. تیتراژ بایستی جنس و ریخت بصری فیلم را مصور کند، به طوری که دیدن تیتراژ تداعی کردن برنامه باشد. البته این فضاسازی به این معنا نیست که تیتراژ بخش های برنامه را لو می دهد یا اینکه نقاط کلیدی برنامه را رو کند. بلکه منظور یکی شدن بافت بصری فیلم و تیتراژ است.

اتصال تیتراژ به برنامه :

 

  • یک تیتراژ خوب بایستی متصل به برنامه احساس شود و نه جدا شده از آن. این اتصال تنها فیزیکی نیست، بلکه به لحاظ بصری و روایی نیز در ذهن مخاطب و تماشاگر باید متصل دیده شود. معمولاً این گونه است که آخرین نمای تیتراژ با یکی از شیوه های انتقال تصویری(دیزالو،کات، فید و…) به نخستین نمای برنامه پیوند زده می شود و چیدمان بصری این دو نما با هم تراز می شوند. منظور از اتصال به برنامه یا فیلم، بیشتر متوجه تیتراژ آغازین است که به بهتر دیده شدن آن کمک می کند.
  • تناسب نوع حروف با فضای فیلم:
  • تناسب نوع و جنس حروف با ایده تیتراژ و فضای فیلم یا برنامه، ویژگی قابل توجه دیگری است که به بهتر شدن تیتراژ کمک می کند. نوع حروف یا فونتی که در تیتراژ آغازین یا تیتراژ پایانی به کار می رود، بخشی از فضا سازی بصری و مفهومی تیتراژ است. وقتی صحبت از تناسب حروف با فضای فیلم می شود، تاکید روی همین اصل است که فقط به جنس و طراحی حروف توجه نشود.
  • هماهنگی تیتراژ آغازین و پایانی:
  • اگر چه تیتراژ پایانی و آغازین دو کارکرد متفاوت دارند، ولی از آنجایی که در یک بسته با هم ارائه می شوند، به لحاظ فرمی و محتوایی از یک خانواده محسوب می شوند. هم جنس بودن این دو را در شیوه اتصال به اثر هم می توان نشان داد. بدین معنا که نحوه اتصال و شیوه انتقال آخرین نمای تیتراژ آغازین به نخستین نمای فیلم یا برنامه، با نحوه اتصال و شیوه انتقال آخرین نمای فیلم یا برنامه به نخستین نمای تیتراژ پایانی هماهنگ و هم آوا باشد.

زمان بندی تیتراژ:

 

  • از دیگر ویژگی های یک تیتراژ مناسب، داشتن زمان مناسب به ویژه در تیتراژ آغازین است. تیتراژ نه بسیار مطول و دراز است و نه بسیار کوتاه و ناقص. مدت زمان تیتراژ در برنامه های تلویزیونی کمتر از ۲۰ ثانیه و حداکثر بیشتر از ۹۰ ثانیه نباید طول بکشد.
  • اگر زمان تیتراژ به درستی تنظیم نشود، حتی اگر از ایده و پرداخت سینمایی یا تلویزیونی خوبی هم برخوردار باشد، باز نمی تواند موفقیت بدست آورد. یک تیتراژ موفق ، در ظرف زمانی مناسب، ماندگار خواهد شد. زمان بندی تیتراژ (آغازین وپایانی) از دو منظر قابل بحث است؛ نخست : زمان کل تیتراژ چگونه باشد و به چه میزان؟ که نه تماشاگر را خسته کند نه سر در گم. دوم: زمان هر یک از قاب های حامل نوشتار چه مقدار باشد تا تماشاگر بتواند آن را درک کند. در مجموع این ریتم کلی تیتراژ است که زمان را تعریف می کند نه فرمول های از پیش تعیین شده.
  • تصویر؛ هماهنگ با صدا: در یک تیتراژ موفق، تصویر و صدا هماهنگ هستند. صدا وحرکت، دو وجه ممیزه اصلی گرافیک تلویزیونی و چاپی است وحضور صدا در تیتراژ از آن رو مهم است که می خواهد در فرم نمایشی-تجسمی ارائه و دریافت شود. نباید پنداشت که صدا در طراحی تیتراژ، عنصر تزیینی و فاقد بیان نمایشی است. اگر صدا، انگیزه وعامل جذابیت باشد نشانه ضعف تیتراژ نیست. مهم این است که صدا با کلیت اثر گرافیکی تضاد نداشته باشد و این دو(صدا و تصویر)در کنار هم وصله ناجور نباشند.
  • در تصاویر منتخب در تیتراژ برنامه می توان به طیف متنوع موضوعات مربوط و عناصر تصویری نمادین استفاده کرد .
  • در ترکیب بندی مربوط به تصاویر در تیتراژ، به اندازه و چیدمان آنها توجه شود. به طور مثال برخی از تصاویر که در حال عبور هستند اگر اندازه ای بسیار کوچک داشته باشند، اثر گذاری لازم را برای ادراک و جذب در ذهن مخاطب ندارند. یا عبور تصاویر متعدد با یکدیگر، باعث عدم تمرکز مخاطب بر روی آنها می شود و باز هم اثر گذاری لازم را برای گیرایی در مخاطب ندارند.
  • ضروری است که ایده اولیه تیتراژ متناسب با ساختار تیتراژ باشد. تیتراژ نباید شبیه به وُله یا موسیقی تصویر باشد و لازم است ساختار مبتنی بر آرم برای شروع برنامه داشته باشد.
  • برای هویت بخشیدن به لوگوی برنامه و فاصله گذاری مناسب بین تیتراژ و شروع پلاتو، بهتر است لوگوی برنامه در انتهای تیتراژ به عنوان اختتامیه نشان داده شود. این اقدام باعث هویت بخشی به لوگوی برنامه، قبل از حک شدن در پایین کادر می شود و نیز نوعی پیوند بین آرم شروع با گرافیک برنامه ایجاد می کند.
  •  موسیقی منتخب برای تیتراژ باید متناسب با ذات برنامه باشد. همچنین استفاده از موسیقی با ریتم یکنواخت (مونو تن) اثرگذار نخواهد بود. لازم است موسیقی منتخب در انتهای تیتراژ با فرود مناسب به پایان برسد و به صورت ناگهانی قطع نشود. موسیقی تیتراژ بعد از کپشن “به نام خدا” شروع شود و همزمان با آن نباشد.

 [۱] تم هـا یا الگوها در داده هـا

صفحه ۴ نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۱۵

حتما ببینید

گردش کار (Pipeline) مدیریت رنگ ACES(قسمت دوم و پایانی)

گردش کار (Pipeline) مدیریت رنگ ACESدر گرافیک کامپیوتری و جلوه های بصری ادغام ACES و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *