مسابقه آواز «یورو ویژن» که با حروف اختصاری (ESC (Eurovision Song Contestشناخته می شود، مسابقه ای بین المللی است که هرساله اتحادیه رادیو_تلویزیون اروپا (EBU) آن را برگزار می کند. «یورو ویژن» جزو طولانی ترین مسابقات تلویزیونی و البته پربیننده ترین آنها بعد از مسابقات ورزشی است. مسابقه هر سال در کشوری برگزار می شود که سال قبل برنده شده است و شبکه تلویزیونی ملی آن کشور میزبان برنامه خواهد بود. کشورهایی که در «یورو ویژن» شرکت می کنند همگی باید عضو فعال EBU باشند. تاکنون ۵۱ کشور حداقل یک بار در این مسابقه شرکت کرده اند. اولین دوره این مسابقه در سوئیس (۱۹۵۶) و آخرین دوره آن در انگلستان (۲۰۲۳) برگزار شد. تمامی کشورهای شرکت کننده هر سال باید یک آهنگ و یک خواننده را معرفی کنند. خواننده باید حداقل ۱۶ سال سن داشته باشد و آهنگ نباید قبلاً در جایی پخش شده باشد.
پس از پخش آهنگ ها به صورت زنده از تلویزیون، رأیگیری انجام و بهترین آهنگ مسابقه انتخاب میشود. سیستم رأیگیری این مسابقه در چند سال اخیر تغییراتی کرده است؛ اما روال ثابت این گونه است که رأی دهنگان هر کشور به ۱۰ آهنگ برتر از کشورهای دیگر امتیازاتی از ۱ تا ۱۲ میدهند. (امتیاز ۱۲ بالاترین رأی از هر کشور است.) این آراء، ترکیبی از رأی مردم و داوران است. داوران هر کشور معمولاً بهترینهای آن کشور در موسیقی و هنر هستند. مردم نیز میتوانند به هنرمندان مورد علاقه خود رأی دهند؛ اما نمیتوانند به نماینده کشور خودشان رأی دهند. مسابقه آواز «یورو ویژن» Eurovision Song Contest یکی از پیچیدهترین نمونههای تولید زنده تلویزیونی است و برخی از بالاترین ارزشهای تولید مدرن را در تلویزیون به نمایش میگذارد. «یورو ویژن» (Eurovision) یک برنامه تلویزیونی (مسابقه آواز) است و نتایج (برنده) آن را بینندگان تلویزیونی تعیین می کنند (نه آنهایی که در صحنه هستند) بنابراین، باید داستان هر ترانه، از طریق نمابندی و سوئیچینگ خوب روایت شود. بنابراین مسابقه آواز «یورو ویژن» چیزی فراتر از آهنگ ها و کیفیت آواز است. بینندگان امروزی اغلب به این واقعیت به شیوهای تحقیرآمیز اشاره میکنند، گویی آهنگ در مسابقهای که در ابتدا یک مسابقه موسیقی بوده، اهمیتش را از دست داده است و فرم بصری و نحوه تصویرپردازی اجراها اهمیت بیشتری یافته است. حقیقت این است که یک آهنگ خوب و آواز خوب مهم است، اما مخاطبان یعنی رأی دهندگان اگر نتوانند ارتباط بصری مناسبی با ویدئوی آن برقرار کنند، حتی ممکن است به اندازه کافی به موسیقی و آواز نیز توجه نکنند.
اولین تأثیر را جلوه های بصری بر بیننده می گذارد. نمابندی و ریتم سوئیچینگ کارگردان، باید به اندازه کافی جذابیت داشته باشد تا بینندگانِ علاقه مند خود را حفظ کند. یکی از نکات مهم این است که خواننده با دوربین ارتباط برقرار کند و نکته دیگر اینکه در طراحی و تقطیع یک قطعه موسیقی (مینوتاژ Minutage) باید مشخص شود که در چه قسمت هایی از آهنگ، کدام زوایای صحنه نشان داده شوند. هنرمندی که روی صحنه در حال اجراست، از نظر فیزیکی دور از بینندگان تلویزیونی قرار دارد. بنابراین برای اینکه بینندگان تلویزیونی با او احساس نزدیکی کنند، لازم است با دوربین ارتباط داشته باشد. زیرا آنها هستند که قضاوت می کنند و در نهایت، رأی می دهند. با این حال، نمونههای زیادی از هنرمندانی که اجرا داشته اند را می توان مثال زد که حین اجرا یا بیش از حد در خودشان فرو رفته اند و یا این که بیش از حد تمایل داشتند که نظر تماشاگران حاضر در صحنه را به خود جلب کنند.
به طور مثال در «یورو ویژن» سال ۲۰۱۵ مولی استرلینگ (Molly Sterling) از ایرلند هنگام اجرا کاملاً در خودش فرو رفته بود. هرچند در متن ترانه یک جمله سوالی از شنونده وجود داشت؛ اما او نتوانست با دوربین (بیننده) ارتباط مناسبی برقرار کند و تقریباً در پشت پیانوی خود پنهان شده بود و همین باعث شد که پیام آهنگ او کمتر باورپذیر باشد. گروه جی ۳ از هلند در سال ۲۰۱۱ نیز تجربه مشابهی داشتند. بنابراین به طور آشکار ارتباط خود را با دوربین (بیننده) در تک تک لحظات اجرای آهنگ شان از دست دادند. در همان سال الکسی وروبایوف (Alexey Vorobyov) در تلاش برای غلبه بر ذهن خجالتی و مشکوک خود، روی صحنه برای عموم مردم حاضر در سالن، فریاد زد و باعث شد میلیون ها بیننده در خانه احساس کنند که کنار گذاشته شده اند. دو سال بعد کاسکادا (Cascada) از آلمان همین کار را کرد. او خود را در بین طرفداران حاضر در صحنه بسیار محبوب کرد، اما این برای رفتن به مراحل بالاتر مسابقه «یورو ویژن» امتیازی به همراه ندارد.
اما همیشه تقصیر هنرمند خواننده نیست. هر تیم تولید موفقی باید یک برنامه از قبل طراحی شده داشته باشد، به طوری که در آن پیش بینی شود در هر لحظه از اجرای قطعه موسیقی، بیننده چه چیزی را باید ببیند. پس از نهایی شدن برنامه ریزی، هنرمند به مجری دستورالعمل های موجود در نقشه تیم تولید تبدیل می شود. تیم شرکت کننده از کشور لیتوانی در سال ۲۰۱۲ در باکو موفق به انجام این کار نشد. در طول تمرین، آنماری (Anmary) خواننده در حال قدم زدن بر روی صحنه اصلی بود، بدون اینکه بداند قرار است چه کاری انجام دهد. در حالی که کمتر از یک هفته مانده تا مرحله نیمه نهایی، او عملاً از دور رقابت خارج شده بود. ویدئوی اجرای زنده نشان میدهد که آنماری میداند دوربین کجاست. اما تیم تولید نمیدانست که میخواهند با تصاویری که در اختیار دارند، چه کار کنند. اما عملکرد تیم Common linnets از آلمان در سال ۲۰۱۴ بسیار متفاوت بود. از همان اولین تمرین تا آخرین تمرین، هر اجرا دقیقاً براساس یک الگوی مشابه انجام
می شد. هر دو خواننده بسیار خوب آماده شده بودند، آنها می دانستند که روی صحنه چه کاری انجام دهند، دوربین ها کجا هستند و به جز آواز خواندن چه انتظاری از آنها می رود. بنابراین ترانه «آرامش پس از طوفان» تقریباً مانند یک نماهنگ روایت شد.
سوئیچینگ خودکار
برای تولید عالی یک اجرای موسیقی صحنه ای زنده نیاز به ۶ فاکتور اصلی دارید که شامل؛ هنرمند(خواننده)، آهنگ، لباس، نور، وسایل صحنه و تصویرپردازی است.
پائولا ماسدو (Paula Macedo) از تلویزیون پرتغال که در سال ۲۰۲۰ به عنوان اولین کارگردان زن در اجرای زنده مسابقه «یورو ویژن» (که با ۱۹ دوربین پوشش تصویری داده می شد) عنوان می کند که: «با استفاده از نرمافزار CuePilot می توانید برنامهریزی کنید که در چه زمانی از کدام دوربین به دوربین دیگر برش انجام شود. شاید فکر کنید که با استفاده از این نرم افزار در طول یک اجرای زنده کار زیادی برای انجام دادن وجود نداشته باشد، به جز اینکه مراقب آنچه در طول اجرا اتفاق می افتد باشید، اما همیشه کارها آن گونه که برنامه ریزی شده است پیش
نمی رود.» پائولا توضیح می دهد: «در اولین نیمه نهایی سال ۲۰۲۰ که در روتردام هلند برگزار شد، مشکلی برای یکی از دوربین ها پیش آمد. همه چیز در CuePilot برنامه ریزی شده بود، بنابراین مجبور شدیم به صورت دستی کار را پیش ببریم و بداهه پردازی کنیم. دوربین دیگری را جایگزین کردیم و با وجود اینکه شرایط بسیار سختی بود، موفق شدیم.» علی رغم برخی از چالش ها، پائولا ماسدو از شغل خود بسیار راضی است: «کارم را دوست دارم. من برای انجام این کار به دنیا آمده ام!» اولین بار از تکنولوژی CuePilot در «یورو ویژن» سال ۲۰۱۳ استفاده شد. این نرم افزار به کارگردانان این امکان را می دهد تا عملکرد دوربین (Camerawork) ها را از قبل برنامه ریزی کنند و اجراهایی خلاقانه تر، پیشرفته تر و جذاب تر را برای تماشاگران فراهم کنند. کارگردان، فهرست نماهای هر دوربین ، مدت زمان، نوع و سرعت حرکت هر دوربین را برای هر اجرا برنامهریزی میکند و آن را با سایر جنبههای اجرا، مانند صدا، جلوههای نوری، آتش بازی و پسزمینههای ویدئویی همگامسازی (Sync) میکند.
در این صورت، امکان نمایش بصری به صورت خودکار فراهم می شود و بدین ترتیب احتمال ایجاد خطای انسانی در یک اجرای تلویزیونی زنده کاهش می یابد، که به نوبه خود اجازه می دهد تا اجراهای پیشرفته تری با کمک بُرش های سریع بین دوربین ها یا نمایش جلوه های ویژه ویدئویی در اجرای زنده ایجاد شود. CuePilot به برنامه سازان تلویزیون این امکان را می دهد که به طور گسترده در مورد روند اجرای تلویزیونی از قبل تصمیم بگیرند و حرکت ها و برش های دوربین را برنامه ریزی کنند. پخش زنده رویدادهای بزرگ به ویژه مسابقه آواز «یورو ویژن» با استفاده از این تکنولوژی درخشیده است.
در چند سال اخیر CuePilot شیوه فیلمبرداری، بُرش و پخش چنین رویدادهایی را تغییر داده است. اگر تا به حال یک ویدیوی تمرینی (پشت صحنه) از مسابقه آواز «یورو ویژن» را تماشا کرده باشید، ممکن است دستگاهی که تایمر و اعداد مختلف روی صفحه اش دارد را دیده باشید. این CuePilot است و تغییرات عمده ای در فرم تصویرپردازی برنامه های زنده که تعداد دوربین ها و ریتم تدوین بالایی دارند، ایجاد کرده است.
با نرم افزار CuePilot نوعی دکوپاژ بصری در یک پلتفرم آنلاین برنامهریزی و طراحی می شود. این دکوپاژ در صفحه نمایشگر هر کدام از دوربین ها به اشتراک گذاشته می شود و تصویربرداران می توانند به صورت جداگانه وظایف خود و زمان باقیمانده تا نمای بعدی و مختصات هر نما را ببینند.
استفاده از CuePilot این امکان را می دهد که نمابندی و سوئیچینگ یک نمایش تکراری (اجرای یک آواز) تا چندین بار در شرایط یکسان اجرا شود. این امکان به کارگردان کمک میکند تا فرم بصری اجرای یک آهنگ را تغییر داده و بهبود بخشد. در طول هفتههای تمرین مسابقه آواز «یورو ویژن» تیم های تولید به دنبال این هستند که هر اجرا در نمابندی با داشتن کمترین تکرار بصری، منحصر به فرد باشد. آیا CuePilot واقعاً تفاوتی ایجاد میکند و آیا بینندگان میتوانند حتی متوجه شوند که چنین ابزاری در حال استفاده است؟ نتایج تحقیقاتی که در زمینه نمابندی و سوئیچینگ خودکار توسط گیل لافر Gil Laufer و الکساندر بلاد Alexander blad انجام شده، نشان می دهد که استفاده از CuePilot یعنی یک اجرای تلویزیونیِ از قبل برنامه ریزی شده در مقایسه با تولید سنتی (نمابندی و سوئیچینگ دستی) می تواند منجر به تولید یکپارچه تری شود. بدین معنی که با تعداد نماها و زوایای بیشتر و متنوع تر همراه با ریتم بصری متناسب با موسیقی، بیننده تعامل احساسی بهتری با ترانه خواهد داشت. ارزش خلاقانه محصول نهایی به جنبه های مختلفی مانند تعداد دوربین ها و تنوع زوایای تصویربرداری، محدوده زمانی تمرین و مهارت تیم تولید در استفاده از ابزاری مانند CuePilot بستگی دارد. بدون شک استفاده از CuePilot ظرفیت بیانی تولید را افزایش می دهد و در عین حال زمان لازم برای رسیدن به سطح مطلوب تولید را کاهش می دهد. افزودن دوربین های بیشتر و داشتن تیم برنامه ساز ماهر، امکان تولید خلاقانه تر را بیش از پیش افزایش می دهد و در نتیجه امکان ایجاد تجربیات یکپارچه تری را برای بیننده فراهم می کند.
پِر زاخاریاسِن (Per Zachariassen) مدیرعامل CuePilot می گوید : «این تکنولوژی ابزاری برای تصویرپردازی اجرای موسیقی زنده در سطح بالا است.
اگر کارگردان هستید و می خواهید اجرایی زنده روی صحنه را پوشش دهید با CuePilot می توانید در مورد نمابندی و سوئیچینگ دوربین ها برنامه ریزی کنید.» این نرم افزار می تواند در مورد کارگردانی رویدادهای زنده و قابل تکرار کمک بسیار مفیدی باشد. بدین معنا که رویداد مورد نظر مانند اجرای یک قطعه موسیقی باید در مراحل تمرین، چندین بار تکرار شود تا کارگردان بتواند در مورد نمابندی هر بخش از اجرای موسیقی به تصمیم نهایی برسد.
او ادامه می دهد: «اگر تولید چند دوربینه انجام میدهید و میخواهید تصاویر خود را منطبق با اجرای روی صحنه برنامهریزی کنید CuePilot ابزاری عالی برای برنامه ریزی نماها و هدایت بُرش (Cut) ها است. ما به شرکت SKAARHOJ سفارش ساخت یک دستگاه (Panel) دادیم که کارگردان بتواند هنگام کار با CuePilot (چه در تمرین ها و چه در اجرای زنده) از آن استفاده کند. کارگردان با استفاده از این دستگاه بدون درگیر شدن با موس و کیبورد، گزینه هایی برای مدیریت اجراهای از قبل برنامه ریزی شده دارد. اگر در طول برنامه اتفاقی ناخواسته بیفتد، او میتواند برخی دستورالعمل ها را لغو کند یا به طور دستی دوربین ها را در لحظه تغییر دهد یا اینکه برخی نماها را بیشتر یا کمتر روی آنتن نگه دارد. بنابراین این یک ابزار واقعاً مهم برای ما است.»
صفحه ۳،نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۳۳