در چهارم اردیبهشت سال ۱۳۱۹ خورشیدی ساعت ۷:۱۵ بعد از ظهر، اولین فرستنده همگانی رادیو در ایستگاه بیسیم مستقر در جاده قدیم شمیران تهران با صدای قدسی رهبری، اولین زن گوینده رادیو، با این جمله: «اینجا تهران است صدای ایران» کار خود را آغاز کرد. این رادیو با نام رادیو تهران اولین رادیو ملی ایران است.
از فردای آن روز برنامههای عادی رادیو آغاز شد و چون برنامهها تنها در تهران قابل دریافت بود رادیو تهران نامیده میشد. قبل از افتتاح رادیو دو نفر از وزرا، عدهای از استادان دانشگاه تهران و چند نفر از کارمندان عالیرتبه و مهندسان وزارت پست و تلگراف در یکی از سالنهای باشگاه افسران از متقاضیان، آزمون گویندگی گرفتند و قدسی رهبری نفر اول شد. ملکالشعرای بهار یکی از کسانی بود که از داوطلبان گویندگی، آزمون معلومات عمومی، فن بیان و شعرخوانی میگرفت.
از گویندگان قدیمی رادیو خانم کوکب پرنیان هم بود که به واسطه نام شوهرش آقای رجاء او را به نام کوکب رجاء هم می نامیدند. درسال های دهه چهل او در رادیو تهران کار می کرد و با رادیو ایران که رادیو اصلی شده بود کاری نداشت. بسیار هم مسن بود و با صدائی که مشخص بود با دندان مصنوعی است حرف می زد. درحالی که خانم رهبری نسبت به او صدای جوانتری داشت و اغلب نیز اخبار بعد ازظهر رادیو ایران را با تسلط کامل می خواند.
درآغاز «کوکب پرنیان»، گوینده و شعرخوان زن در برنامه گل ها بود. وی فرزند محمد پرنیان، ادیب و نویسنده بود که به عنوان گویندهای توانا و تمام وقت در برنامههای مختلف رادیو، از برنامههای خانوادگی تا هنری به كار گرفته شد. از صدای او در چند برنامۀ اولیۀ گلهای جاویدان و برگ سبز استفاده شده است.
خانم طوسی هم که مدتی همسرشاملو بود مدت کمی در رادیو گوینده بود و درعین حال دبیر دبیرستان های دخترانه هم بود و دبیر خانم ژاله علو.
اما خیلیها به خاطر نمیآورند که اولین گوینده رادیو چه کسی بوده است. به عبارت دیگر در آرشیو صداهای برجای مانده، سَندی نیست که مشخص کند اولین بار صدای چه کسی از رادیو ایران شنیده شد. آنچه که هماکنون در آرشیو است و هر سال ۴ اردیبهشت از شبکههای متعدد رادیو پخش میشود، صدایی است که صاحب آن رضا سجادی است. او میگوید: ساعت پنج بعدازظهر؛ اینجا تهران رادیو ایران. خیلیها اعتقاد دارند که رضا سجادی همان اولین گویندهای است که از رادیو ایران صدایش شنیده شد.
توران مهرزاد میگوید: زمانی که دختری ۱۴ ساله بود، از تئاتر به رادیو پیوست. او کارش را در بیسیم قصر شروع کرد و شنوندگان قدیمی رادیو مناجاتهای صبحگاهی او را در کنار مرحوم اکبرمشکین حتماً به خاطر دارند. توران مهرزاد از میان اولین گویندههای قدیمی رادیو تنها نام خانمی به اسم اردلان را به یاد میآورد اما میگوید: همه اولینها را دیدهام و با آنها کار کردم.
برای این که بدانیم اولین زنی که صدایش از رادیو شنیده شد چه کسی بود بد نیست به گفته داوود رشیدی، هنرمند سینما و تئاتر هم توجه کنیم. او از مرحوم طوسی حائری یاد میکند، مرحوم طوسی حائری دخترعمه و دختر دایی داوود رشیدی بوده است و حتی مدتی در ایران و فرانسه با خانواده آنها زندگی کرده. طوسی حائری دکترای ادبیات فرانسه داشت و به گفته رشیدی اولین گوینده زن رادیو بوده است.
علیاکبر توصیفیان هم از جمله کسانی است که در رادیو ریش و موی سفید کرده است. او قدسی رهبری، رضا سجادی، بشیر فرهمند و تقی روحانی را به عنوان اولین گویندگان رادیو نام میبرد و میگوید: به نظرم اولین نفر مرحوم کوکب پرنیان بود که با نام خانوادگی شوهرش رجاء شناخته میشد.
جمشید جم که همه او را با سرود خاطرهانگیز یار دبستانی به خاطر میآورند، از قدیمیترها به یاد رضا سجادی میافتد و بعد هم میگوید: مرتضی احمدی قدیمیترین عضو رادیوست. در میان کسانی که هم بازیگر هم خواننده بودند از حسین توصیفیان، کمالالدین مستجابالدعوه و فروزنده اربابی به عنوان اولینها صحبت میکند و از مرحوم مانی (خواجوی) میگوید که یکی از افراد موثر رادیو بود.
ژاله علو روزهایی را به یاد میآورد که وارد رادیو شد و می گوید: وقتی که من آمدم در کنار رضا سجادی، تقی روحانی و بشیر فرهمند سه گوینده خانم هم بودند. کوکب رجا، قدسی رهبری و مرحوم طوسی حائری که ایشان دبیر ادبیات من بودند. از سال ۲۷ که من به رادیو آمدم، تقریباً به جز این افراد هیچ گوینده دیگری نبود. بعدها نمایشهای رادیویی شروع شد و اولین داستانهای شب را پرویز خطیبی مینوشت و من اجرا میکردم.
به هر حال لااقل می توان سید رضا سجادی را اولین گوینده مرد و از اولین گوینده های رادیو و تلویزیون، دانست. او در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در محله سراب مشهد به دنیا آمد. پدربزرگ او حاج میرزا مرتضی سرابی خراسانی از مجتهدان مشهور خراسان بود که پس از تحصیل نزد مرحوم آخوند ملاکاظم خراسانی از نجف به مشهد آمد و در مدرسه نواب و مدرسه فاضل خانی شهر به تدریس پرداخت. پدرش حاج میرزا مصطفی سرابی بعد از انقلاب مشروطیت چون از آزادیخواهان و خطیب خوبی بود به تهران آمد.
پدرش بعد از پیروزی انقلاب مشروطه به مشهد برگشت. سیدرضا تا سال ۱۳۱۸ خورشیدی در مشهد بود و دوره ابتدایی، متوسطه و دانشسرای مقدماتی را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم متوسطه راهی تهران شد.
او بعد از مهاجرت به تهران به دنبال کار بود که به طور اتفاقی، آگهی روزنامه اطلاعات را دید و در آن آگهی آمده بود که رادیو ایران راه اندازی میشود. کسانی که داوطلب گویندگی هستند برای امتحان به باشگاه افسران مراجعه کنند.
رضا سجادی
رضا سجادی چون در خانواده اهل قلم و بیان بزرگ شده بود، احساس کرد میتواند در این شغل موفق شود. به همین دلیل به محل تعیین شده رفت که کارشناس آلمانی از متقاضیان امتحان به عمل میآورد. نحوه آزمایش به این ترتیب بود که ممتحن مطلبی را از روزنامه به داوطلبان میداد تا با صدای بلند بخوانند. وقتی نوبت به رضا سجادی رسید، روزنامه را گرفت و با صدایی رسا خواند. بعد از امتحان کارشناس آلمانی از جای برخاست؛ در حالی که چراغ قوه در دست داشت از او خواست دهنش را باز کند. مدتی گلو و حنجره او را معاینه کرد.
فردای آن روز برای اخذ جواب به محل مورد نظر رفت و متوجه شد با درجه بسیار عالی به عنوان نفر اول در امتحان قبول شده است. بعد از قبولی در امتحان گویندگی رادیو، کارشناس آلمانی از متین دفتری که آن زمان نخست وزیر بود، خواست اجازه دهد تا او را با خود به آلمان ببرد، اما موافقت نشد. خود سجادی می گوید: بعد از قبولي من در امتحان گويندگي راديو، ممتحن آلماني از متيندفتري درخواست كرد اجازه دهد مرا با خود به آلمان ببرد؛ چون صدايم را فوقالعاده تشخيص داده بود. متيندفتري گزارش اين مطلب را بهرضاشاه داد و شاه در پاسخ به او گفته بود: اگر در كار گويندگي خوب است؛ چرا برايخودمان نباشد و بنابراين، اجازه نداده بود. در روزهاي پاياني سال ۱۳۱۹ قرار شد رضاشاه به مناسبت تحويل سال نو از راديو براي مردم پيام بفرستد. من هم با وسايل ابتدايي آن روز، كه يك ميكروفون و يك دستگاه ضبطصوت بود، به كاخ گلستان رفتم. درحالي كه در كنار رضاشاه ايستاده بودم، ميكروفون را به دست گرفتم و گفتم: سال تحويل شد؛ اكنون اعليحضرت شاهنشاه سخنراني ميكنند. در اين موقع، شاه از روي كاغذي كه در دست داشت كه در سه جملة كوتاه مطالبي در تبريك سال نو، شادي و سرافرازي ملت و اميد به امنيت و آسايش قرائت كرد. بعد از پايان مطلب، در حالي كه من مشغول جمعآوري سيم برق بودم، خطاب به من گفت: صداي خوبي داري. ميخواستند تو را به آلمان ببرند ولي من اجازه ندادم. هر روز صداي تو را از راديو گوش ميدهم؛ بسيار خوب است؛ ادامه بده تا پيشرفت كني.
در روز پنجم اردیبهشت سال ۱۳۱۹ خورشیدی در دوران نخست وزیری دکتر متین دفتری با حضور محمدرضا پهلوی ولیعهد آن دوره، رادیوی ایران گشایش یافت. از آن تاریخ رادیو سه نوبت برنامه داشت و گویندگی مطلب با سجادی بود.
مدیران رادیو، هم برای انتخاب گوینده بسیار سخت گیری می کردند و هم بر کارشان، سخت گیرانه نظارت می کردند. آنان از استادانی چون فروزانفر و دکتر شفیق، یاری گرفتند تا گویندگان با شیوه علمی فن خطابه آشنا شوند. اگر یک کلمه اشتباه میکردند ۵ تومان جریمه نقدی میشدند که آن زمان ۵ تومان مبلغ زیادی بود.
از همان ابتدای کار رادیو معلوم بود که متولیان امر بر موضوع کیفیت، بسیار حساسند و هیچ گونه سهل انگاری و مسامحه را در این زمینه نمی پذیرند. شاید در آن روزگار برای مخاطب تازه به رسانه رادیو خو گرفته این موضوع به چشم نمی آمد ولی این نکته قابل تأملی است که از اول سنگ بنا به درستی گذاشته شود.
ادامه دارد…
صفحه ۱۱ نشریه تخصصی بسامد شماره ۱۳۶