میگویند که هندوان در آغاز هر کتاب مینویسند:
“درود بر کسی که خط را اختراع کرد.”
خط در طول تاریخ یاریگر انسان در ثبت و انتقال دستاوردهای فرهنگی و هنری و علمی بوده است.
خط در مشرق زمین بر اساس اعتقاد مردم، یکی از هنرهای مورد احترام ومقدس بوده و توسط هنرمندان معمار در معماری، خطاطان وکاتبان در کتابها و هنرمندان صنایع دستی بر روی ظروف پر نقش ونگار و زیبا جلوهگری کرده است.
در روزگار ما نقش خط در رسانههای تصویری که مجهز به فن آوریهای متنوع و پیچیدهاند متفاوتتر از گذشته است. برای فهم بهتر مطلب به ذکر گونههای متعدد آن اشاره میکنیم.
خط نگاری هنریCALLIGRAPHY
در وهله اول باید گفت اصطلاح »خط نگاری هنری« یا Calligraphy یک اصطلاح غربی است که در توصیف هنر خوشنویسی به کار می رود، از این رو این هنر در سراسر دنیا با این نام شناخته میشود. ما در ایران نقاشی خط داشتهایم که به دوران قبل از صفویه باز میگردد ولی در دوره قاجار »میرزا غلامرضا اصفهانی« با خط نستعلیق، سیاه مشق میکرد و بدین سان، کالیگرافی شکل گرفت.
نقاشی خط، گونهای متفاوت از کالیگرافی است که درآن خطوط با یکدیگر برخورد دارند ودر واقع نوعی ترکیببندی خط را به وجود می آورند، اشکالی که ما در این ترکیببندیها مشاهده میکنیم از واقعیت دور و بیشتر انتزاعی هستند، اما کالیگرافی عملی خلاقانه با خط -به ویژه کلمه یا کلمات- است که برای مقصودی هدفمند، ارتباطی و اطلاعاتی انجام میگیرد و آنچه عرضه میشود، کاربردی است.
در واقع به دور از سلیقه های فردی است و اینجا مفهوم گرافیکی به خود می گیرد.
حروف نگاری LOGOTYPE
کاربردهای روزافزون خط از منظر زیباشناسی باعث تفکیک این تکنیک گرافیکی از کالیگرافی شده ولازم است به طور مجزا به آن پرداخته شود. اگر چه در آثار حروفنگاری، از تکنیک و یا ابزارهای کالیگرافی استفاده میشود. حروف نگاری(Logotype ) بیشتر در زمینه طراحی آرم یا نشانه(SIGN) به کار برده میشود و در کنار گونههای دیگر آرم، طراوت وشادابی خاص خود را دارد.
براین اساس دستهای ازآرمها فقط از عنصر زبانی استفاده می کنند(یک نام ، یک یا چند حرف) که آنها را در طراحی آرم، آرم نوشتاری یا Logotype مینامیم.
دسته دیگر با ترکیب عناصر شمایلی (شکل یک عنصر طبیعی یا شئ) است که آنها را »آرم شمایلی« یاIcotype مینامیم.
دسته سوم، از تلفیق عناصر شمایلی و نوشتاری ساخته شدهاند که آنها را »آرم تلفیقی« یا Mixture logo مینامیم.
بنابراین ازنگاه تخصصی شکل نشانة نوشتاری به دو نوع تقسیم بندی میشود، یا نام یک برنامه تولیدی زمینه طراحی کالیگرافی میشود یا با حروف و اعداد نشانه آن برنامه تولیدی، طراحی میشود.
از آنجایی که طراحان گرافیک برنامههای تولیدی برای طراحی نام برنامهها سعی برآن دارند تا از کالیگرافی یا لوگوتایپ استفاده کنند، بعضی از آنها با خلاقیت و ذکاوت هنری، طراحی را به گونهای انجام میدهند که ارتباطی بین لوگو و محتوای برنامه وجود داشته باشد. ولی متاسفانه در بیشتر مواقع، طراحان تازهوارد، ویژگیهای بنیادین لوگو را در طراحی حفظ نمیکنند و این مسئله باعث میشود لوگو ارتباط ارگانیک وساختاری خود را در کل تصویر از دست بدهد. آنچه موجب اثرگذاری یک لوگو میشود دو جنبه بنیادین در طراحی آن است، جنبه عملی و جنبه معنایی، که هردو با مسئله انتخاب و گزینش شیوه بیان در عمل و معنا مواجه هستند. طراح گرافیک برای طراحی نام یک برنامه تولیدی دو نکته را باید مد نظر قرار دهد؛ این که چه چیزی (معنا ) را در چه صورتی (فرم) میتواند بیان کند. همچنین توجه داشته باشد که لوگو، فقط یک خط زیبا نیست بلکه حاصل انتخاب مجموعهای از ارزشها واطلاعات است که در قالب یک شکل با ساختاری هندسی یا ارگانیک در ترکیببندی تصویر قرار میگیرد.
گفتنی است، حضور لوگو در قاب تصویر یک برنامه، موجب جلب مخاطب و ایجاد ارتباط موثر او با برنامه میشود و جالبتر این که»لوگوس« در زبان یونانی به معنی گفتمان است که ما در طراحی لوگو با زبان نقطه، خط، سطح، بافت و رنگ، گفتمانی بصری را شکل میدهیم.
شکلگیری این گفتمان، ادبیات خاص خود را دارد، که طراحان گرافیک ملزم به یاد گیری دستور زبان آن خواهند بود.
دستور زبانی که به دو روش معنایی متفاوت صورت میپذیرد:
الف) روش استعاری: استعاره در علم بدیع عبارت است از استعمال کلمهای در غیر معنی خودش، مانند استفاده از شکل سیب برای برنامه سلامت یا طراحی گرافیکی کلمه سیب به عنوان لوگو برنامه در شبکه سلامت.
هدف از استعمال کلمه ”سیب“ کشاندن ذهن مخاطب به موضوع سلامت وتندرستی است.
ب : روش مجازی: این شیوه به غیر معنی حقیقی یک کلمه اشاره دارد. مانند استفاده از واژة»ضیافت« و طراحی کالیگرافی آن کلمه برای استفاده در ماه رمضان از شبکه قرآن که تداعی کننده مهمانی مومنان در آن ماه مبارک است.
کارکردهای لوگو و کالیگرافی
در این بخش به پنج کارکرد عمده لوگو اشاره میکنیم.
۱٫ هویت
هویت یعنی سخن گفتن از صفات جوهری یک شخص وگسترش آن به سطح جامعه که معنایی وسیع چون شخصیت تاریخی یک ملت را به ذهن متبادر میکند. هویت، شناسنامه فرهنگی ما را می نمایاند. لذا مجاز به تقلید و کپیبرداری نیستیم و حق نداریم به بهانهی هنری بودن، چیزی را که ارتباط فرهنگی با ذهنیت جمعی جامعه ندارد، به عنوان لوگو در معرض نمایش قرار بدهیم.
۲٫ کارکرد بیانگرا
یک لوگو یا کالیگرافی با فرم خاص خود به آسانی بیانگر موضوع و محتوای برنامه تولیدی است. زیرا طراحی حروفنگار یا خطنگاری هنری در رسانهای چون تلویزیون نباید آنچنان پیچیده باشد که خوانش آن با اشکال روبرو شود. چون رسانه در جامعه دارای مخاطبان زیادی با سطح سواد متفاوت و نگرشهای مختلف و سلایق متعدد است. شاید یک طراحی لوگو برای کارهای چاپی مناسب باشد ولی در تصویر تلویزیون، قابلیت بیانگرایی محتوایی را نداشته باشد.
۳٫ کارکرد ارجاعی (مصداقی)
گاه طراح کالیگرافی یا حروفنگاری متوجه نمیشود که شاید لوگوی طراحی شده توسط او، ذهن مخاطب را به نقطه دیگری- غیر از هدف طراح- بکشاند. این اشکال بیشتر در تیتراژهای سریالها و بعضی ازبرنامههای گفتگومحور رخ مینماید. برای مثال یادی میکنیم از طراحی کالیگرافی سریال نفس که در ماه رمضان امسال پخش شد. نام این سریال اگرچه به بیماری تنگی نفس شخصیت زن سریال اشاره دارد اما ممکن است در درون، معنای نفس آدمی را نیز به ذهن بیننده متبادر کند.
۴٫ کارکرد تاثیرگذار
هر گونه طراحی باید منجر به جذب مخاطب شود. بنابراین رعایت مؤلفههای طراحی خوب لوگو زمینههای جذابیت و تاثیرگذاری عقلانی و عاطفی را فراهم میسازد. مخاطب دارای عقلانیت و احساس است و با هر پدیده تصویری برخوردهای متفاوتی از خود نشان میدهد و رسانه تلویزیون، بیشتر با ابزار تصویر با مخاطب ارتباط برقرار میکند. لذا بیننده در وهله اول با چشم، عناصر تصویری را مشاهده میکند. پس رسیدن به فرم زیبا ومعنایی باید سرلوحه یک کار گرافیکی قرار گیرد. در این خصوص تاکید بر تقلیدی نبودن کار است که متاسفانه در گرافیک و طراحیصحنه امری مرسوم است که این موضوع باعث تکراری شدن طرحها میشود و با توجه به فعالیت فضاهای مجازی و دسترسی مردم به اصل کارهای کپی شده، این کپیکاری در پخش اول برنامه لو میرود و برنامه، تاثیرگذاری خود را از دست میدهد. دکور برنامهی دورهمی نمونهی بارز آن است که با پخش اولین برنامه، مردم متوجه تقلید دکور آن از برنامهای خارجی شدند و خبر آن به سرعت در فضای مجازی پیچید.
۵٫ کارکرد هنری
عمدهترین و شاید تاثیرگذارترین کارکرد یک پدیده تصویری جنبه هنری آن است که با این شاخص، دانش و توان هنری و میزان تسلط طراح گرافیک به زیباشناسی را میتوان سنجید. یعنی توجه به مواردی چون رنگ، توازن فضای مثبت ومنفی( چه در حالت تعادل متعارف یا غیر متعارف تصویر هندسی یا ارگانیک، که زیر بنای ساختار لوگو تلقی میشوند)، به علاوه ترکیب هماهنگ سطوح با ایجاد تضادهای منطقی برای رفع تنشهای ناخواسته و فراهم کردن ضرباهنگی منطقی که یکنواختی کسالتبار فرم را از بین ببرد. ارزش لوگو در یک رسانهی تصویری فقط به طراحی خوب خود لوگو محدود نمیشود، بلکه تأثیر بصری آن در قابی که دیگر عناصر آن هر لحظه، در حال تغییر است نیز مهم هستند. در نتیجه در صفحهی تلویزیون با شخصیتهای مختلف تصویر در زمان پخش برنامه روبرو میشویم.
در حالی که لوگو به صورت ثابت تحتالشعاع این تغییرات تصویری قرار میگیرد و حتی در بعضی اوقات شاهد از بین رفتن فرم لوگو در زمینه تصویر هستیم.
از دیدگاه تخصصی دو مبحث را در مورد لوگو باید از هم تفکیک کرد :
الف: Typology به معنای نوع شناسی لوگو یا آرم برنامه با تمام ویژگیهای هنری آن در کادر تصویر.
ب:Topology به معنای مکاننگاری لوگو یا آرم در کادر تصویر
بررسی مکان لوگوی نام برنامه نیز اهمیت زیادی دارد که در جای خود باید بدان پرداخته شود.
اما بحث ما ناظر بر نوعشناسی لوگو بود و این که انواع مختلف هنر خوشنویسی اگر چه در جایگاه خود متعالیاند اما برای استفاده در کار تلویزیونی کافی نیستند و نیاز به طراحی انواع فونتهای خط فارسی برای فعالیتهای گرافیکی به شدت احساس میشود. چون ما با گونههای اندکی از خط فارسی مواجهیم. طراح گرافیک در نوآوری با محدودیت روبرو میشود و از طرفی زمینهی تربیت مطلوب متخصصهایی اینچنین فراهم نیست تا ما درآینده شاهد شکوفایی هنر خط نگاری ملی و مذهبی در سرزمینمان باشیم. جهان تکنولوژیک رسانهای به سرعت در حال تغییر است و با خود مولفههای زیباشناسی خاص خود را میآورد و غفلت از دانش روز در زمینه هنرهای گرافیک دیجیتالی و زیباشناسی آن به معنای از دست دادن تدریجی مخاطبان است.