دکتر هربرت زتل (Herbert Zettl) استاد دپارتمان تلویزیون و هنرهای ارتباط الکترونیک دانشگاه سانفرانسیسکو و صاحب کتاب Television Production Handbook اعضای تیم تولید تلویزیونی را به دو بخش »کارکنان بالای خط« و »کارکنان زیرخط« تقسیم میکند. در این تقسیمبندی نیروهای غیرفنی در بالای خط و نیروهای فنی و اپراتورها در زیرخط قرار گرفتهاند. هرچند زتل عنوان میکند که این دو محدوده از هم جدا نیستند و گاهی در هم میآمیزند و برخی کارکنان امکان فعالیت در طرف دیگر خط را مییابند، همانطور که در شکل زیر می بینید دلیل این تقسیمبندی را تفاوتهای بودجهای (دستمزد) و نوع و میزان تأثیر عملکرد افراد در فرآیند تولید میداند. اما در نهایت تأکید میکند که اعضای تیم تولید (هر دو طرف خط) به یک اندازه اهمیت دارند.
کارکنان فنی معمولا کسانی هستند که مسئول کار با یکی از تجهیزات (دستگاهها) تولید تلویزیونی هستند و افراد بالای خط (غیرفنی) معمولا بطور مستقیم با ابزار سروکار ندارند. واژه»فنی«در اینجا به معنی خاص متخصص الکترونیک نیست بلکه به کارکنانی اطلاق میشود که با مهارت و تسلط با دستگاههای فنی کار میکنند. با توجه به حجم کار برنامهسازی، مکان اجرای برنامه و میزان پیچیدگی فرآیند تولید امکان تداخل بین دو محدوده بالا و پایین خط تعریف میشود. بدین معنی که در تولیدات کوچکتر ممکن است تهیهکننده در جایگاه تصویربردار نیز قرار گیرد یا تصویربردار به عنوان نورپرداز و حتی صدابردار عمل کند اما در تولیدات بزرگتر محدوده عملکرد کارکنان کاملا مشخص است. با بررسی تقسیمبندی زتل در سه مورد، واژه »کارگردان« را می بینیم. دو مورد در بالای خط و یک مورد در پایین خط ؛
Director-
Art Director-
…………………………………………….
Technnical Director(HD)-
اما این عناوین شغلی در تولید تلویزیونی چگونه تعریف میشوند؟
زتل برای هرکدام از این مشاغل توضیح مختصری آورده است که راهنمای ما برای تعریف شغل، درک کلی از شرح وظایف و محدوده عملکرد و اختیارات کارگردان خواهد بود.
کارگردان(Director):
مهمترین عنوان شغلی در تولید تلویزیونی بعد از تهیهکننده است. تعریفی که زتل از کارگردان ارائه میکند این است: «مسئول مدیریت عوامل تولید (اعضای تیم تولید) و عملکردهای فنی است. در نهایت مسئول تبدیل یک متن[ایده] به پیام تصویری-صوتی مؤثر است. در تولیدات کوچکتر میتواند تهیهکننده برنامه نیز باشد.»(شکل زیر)
کارگردان هنری(Art Director ):
ظاهراً این مورد محل اختلاف تعاریف در تلویزیون ایران است. تفاوت توصیف این عنوان شغلی، ریشه در تاریخ تلویزیون ما دارد. به نظر میرسد از ابتدای ورود نمایش صحنهای به استودیوهای تلویزیونی، کسی که نقش کارگردانی اجرای نمایش در استودیو، میزانسن بازیگران، بازیگردانی و… را به عهده داشته با عنوان »کارگردان هنری« تعریف شده است.
در سالهای اخیر به سبب کوچک و محدود شدن نقش کارگردان در تولیدات تلویزیونی و در نتیجه تضعیف دانش و کاهش تسلط کارگردانان ما در حوزههای هنری و زیباییشناسانة مربوط به این شغل، برنامهسازان (تهیهکنندگان غیرمتخصص و سفارشی) را به این فکر انداخته است که فردی (معمولا بدون تحصیلات و سواد آکادمیک تلویزیونی) را با عنوان کارگردان هنری به تیم تولید اضافه کنند و مسئولیت جنبههای هنری برنامه خود را به او بسپارند! هربرت زتل در تعریف کارگردان هنری در فرآیند تولید تلویزیونی چنین نظر میدهد: مسئول جنبههای خلاقانه چیدمان برنامه (طراحی صحنه، لوکیشن و یا گرافیک) است.(شکل زیر)
کارگردان فنی(Technical Director ):
تعریف امروزی ما از کارگردان در تلویزیون ایران به تمامی در این عنوان شغلی تعریفشدنی است. در فرهنگ معاصر تلویزیون ایران به کسی کارگردان میگویند که متخصص فنی تمام عیاری در کاربریِ (Operation) دستگاه ترکیب تصاویر (Vision Mixer) باشد. آنچه زتل در مورد کارگردان فنی میگوید چنین است:
«مسئول سوئیچینگ است و به عنوان سرتیم کارکنان فنی عمل میکند.»شکل زیر
همانگونه که در شمارههای پیشین گفتیم، جریان حرکت تلویزیون ما به شکلی بوده که: کارگردان در جایگاه مدیر و مسئول جنبههای هنری برنامه که در سه حوزه میزانسن، دکوپاژ و مونتاژ صاحبنظر و ایدهپرداز است و خالق و حافظ شئون زیباییِ برنامه از منظر فرم است.
اکنون کارگردان تبدیل به متخصص فنی و مسلط به ابزار فنی شده و این دگردیسی تا جایی پیش رفته است که نه سازمان، نه مدیر ، نه برنامهساز و نه حتی خود او نیز توقعی در زمینه تأثیر هنر کارگردانی در فرآیند تولید ندارد و به ابزار بازی سرگرم شده است و مدیران تلویزیون ما نیز همین را از او طلب میکنند. همین امر بهانهای شده است برای ورود افرادی که صلاحیت تخصصی – هنری و نشستن در جایگاه رفیع کارگردان تلویزیونی را ندارند و این امر سیر قهقرایی فرم را در تلویزیونی ما سرعت بخشیده است.
نقل قولی شنیدم از یکی از مدیران تولیدوفنی شبکههای سیمای جمهوری اسلامی ایران که بسیار دردناک و تأسف برانگیز بود. ایشان به کارگردانی که قصد ورود به شبکه ایشان را داشتند اظهار میکنند :« هنر و زیبایی شناسی را ول کن! اگر میکسر تصویر را بلدی بفرما !…» این دیدگاه از فردی در چنین جایگاهی جای تأسف دارد از سوی دیگر جای تعجب ندارد زیرا این تفکر از سطوح بالادستی به اینان سرایت میکند و خبر از فاجعهای میدهد که البته نشانههای آن در جایجای تلویزیون ما آشکار است. ضعفهای کوچک و بزرگ در ساختار و فرم تولیدات رسانه ملی خواسته یا ناخواسته گریز مخاطب را در پی داشته است و ظاهراً کسی را هم دردی از این زخم نیاید.برای رسیدن به تولید تلویزیونیِ بهرهور و پرواز در آسمان جذب حداکثری مخاطب، نیاز به دوبال است که باید هماهنگ، منسجم، دانش بنیان، زیباشناس و مخاطب محور عمل کنند.
بال اول تهیهکننده است که باید سواد و تخصص تلویزیون داشته باشد و بال دوم کارگردان (Director) است که باید هنرمند و دانشمند حوزه فرم باشد.
صفحه ۹،نشریه بسامد شماره ۱۰۳
باسلام واحترام وعرض ارادت خدمت استاد گرانقدرم جناب آقای سعید آتشین عزیز
از ارایه مطالب رسانه ملی در حوزه تولید تلویزیونی (کارگردان تلویزیونی) که بسیار آموزنده وعالیست
سپاسگزارم
مجید بخشی دولت آبادی از مرکز تبریز
از عنایت شما به مطالب نشریه بسیار سپاسگزاریم.
سلام
از لطف شما صمیمانه متشکریم. اگر مطالب را مفید می دانید سایت را به دیگر علاقه مندان نیز معرفی فرمایید.
تشکر
سپاسگزار شما هستیم.