سال 1366 و از طریق کنکور سراسری وارد دانشکده صدا و سیما شدم. پس از فارغالتحصیلی در رشته صدابرداری، به خدمت سربازی رفتم. در زمان خدمت، با رشته طراحی صنعتی که آن موقع تازه وارد کشور شده بود، آشنا و به آن علاقمند شدم. با خودم عهد بستم که در این رشته تحصیل کنم. لذا با جدیت خود را برای کنکور آماده کردم و در نتیجه در سال 1373با رتبه تک رقمی، در رشته طراحی صنعتی دانشگاه تهران قبول شدم. سپس با رتبه عالی، فارغ التحصیل ممتاز دانشگاه تهران شدم و بدون کنکور برای مقطع فوق لیسانس پذیرفته شدم. با همه اینها همواره خود را صدابرداری که طراحی صنعتی خوانده، دانسته و میدانم. به طوری که بخش عمدهای از فعالیتهای حرفهایام در طراحی صنعتی، مربوط به لوازم و تجهیزات حوزه صدا است. طراحی و ساخت بوم صدابرداری ارگونومیگ یکی از آنهاست که به شماره 64041 گواهی ثبت اختراع دریافت کرده است.
اما محل خدمت من در سازمان، از همان بدو خدمت، پخش اخبار سیما بود و در همان واحد هم به افتخار بازنشستگی نایل شدم. پخش، آخرين مرحله از فرآیند صدابرداري و مرحلهای غير قابل بازگشت است كه در آن مخاطب هر اشتباهی را متوجه خواهد شد. لذا حساسیت در آنجا بسیار بالا است. حال اگر این پخش، پخش زنده باشد حساسیت باز هم بالاتر خواهد رفت و چنانچه این پخش زنده، پخش زنده خبر باشد، حساسیت به مراتب بیشتر خواهد شد. اين موارد، صدابرداري پخش اخبار را به يكي از پرتنشترین و حساسترين زیرشاخههای شغل صدابرداري مبدل ساخته است.

شوربختانه صدا ويژگيهايي دارد كه باعث ميشود از مرکز توجه خارج و حتی گاهی فراموش شود. از جمله اينكه ادراك صدا، بر خلاف ديدن تصوير، ارادي و انتخابي نیست، بلكه بيشتر منفعلانه و غير ارادي است. لذا به راحتي از ذهن افراد غير متخصص و كم دقت دور میماند. چنين افرادي فقط در مواقع بروز اشكال، متوجه حضور صدا و اهميت آن ميشوند. به علاوه در صدا هرگز نميتوان به اندازه تصوير، نوآوري و خلاقيتِ قابل تشخيص ايجاد كرد. مثلاً هر تصويرگرافيكي ميتواند با بقيه فرق داشته باشد. با دنيايي از رنگها، عكسها، فرم ها و فونتها ميتوان بي نهايت كپشنِ متنوع ساخت، ليكن چنين انتظاري از صدا و صدابردار بی تردید منطقي نیست و اگر هم ممكن باشد، تشخيص آن براي هر کس مقدور نيست.
هرگز فراموش نمیکنم زمانی که در بدو خدمت وارد پخش خبر سیما شدم، برای انجام کارآموزی، خود را به یکی از صدابرداران قدیمی و فرهیخته آنجا معرفی کردم. ایشان قبل از هر چیز، خطاب به من جملهای گفتند که تا آخر دوران خدمت، آویزه گوشم بود. ایشان با مهربانی فرمودند: به تو نصیحتی میکنم که خوب است هرگز فراموش نکنی. از همین آغاز راه، هر وقت که وارد پخش شدی، در نظر داشته باش که تو و گوش تو، نماینده گوش میلیونها ایرانی است. گویی آنها هزینه تحصیل و حقوق ماهانه تو را پرداخت کردهاند تا به نمایندگی از آنها صدای برنامهها را بشنوی، تصحیح کنی و برای آنها به صورت مناسب پخش کنی. البته من در دوران تحصیل و دانشکده با واژه سیستمهای صوتیِ Hi- Fi یا وفادار که دارای ویژگیهای فنی مشخصی است، آشنا شده بودم. لیکن جملهی این صدابردار قدیمی افق جدیدی پیش روی من باز کرد و فهمیدم تعهد و وجدان کاری در کنار ابزار تعیین کننده است.

بعد از آن و در طول خدمتم، هرگاه میخواستم دچار اهمال و سبک گرفتن کار شوم، این جمله به خاطرم میآمد که من نماینده حس شنوایی میلیونها مخاطب تلویزیونی هستم. پس باید بهترین محصول را ارائه کنم. در واقع هرگاه تجسم میکردم که شاید به خاطر کمکاری یا اشتباه من، هزاران بلکه میلیونها نفر مجبور به تحمل صدای بیکیفیت و اعصاب خردکن شوند، یا دست به کنترل ببرند، خجالت میکشیدم و به خود میآمدم. بنده در حدود دو دهه که در پخش اخبار، مشغول خدمت بودم تلاش کردم ضمن ارتقای فنی و کیفی صدای پخش اخبار، جایگاه صدابردار و صدابرداری را در این حوزه ارتقاء دهم. البته نمیدانم تا چه حد موفق بودهام ولی از هیچ کوششی در این راه دریغ نکردهام. مخاطب اصلی بنده در این نوشتار جوانانی هستند که به تازگی وارد این حرفه شده اند. عزیزان سعی کنید همواره علایق خود را دنبال کنید و در هر جایگاهی که هستید بهترین باشید. انشاءالله حتما خواهید توانست. موفق باشید.