در روزهایی که صفحه بندی این شماره رو به اتمام بود، با خبر شدیم مهندس غلامرضا شکاری، از همکاران خدوم که بسیاری از استودیوها و واحدهای سیار یادگار طراحی و نصب ایشان است، به جوار رحمت الهی رفتند. لذا تصمیم گرفتیم صفحة کنتراست را به دل نوشتهای از مهندس حسن شکوهی اختصاص دهیم که سابقة همکاری طولانی با زنده یاد شکاری را دارند.
»کنار آمدن با غم از دست دادن یک دوست، هرگز آسان نیست. وقتی دوستی را از دست میدهیم در خلوت تنهایی به دنبال خاطراتش میگردیم. خاطراتی که حفظ کردن آنها در خاطرمان، بهترین راه برای نشان دادن احترام و عشق ما به ایشان و تسلیبخش خاطر ما برای کنار آمدن با اندوه فقدان اوست.
دو چیز هیچ وقت از یاد آدمها نمیروند: دوستان خوب و روزهای خوب. یک چیز هم که هرگز از دل نمیرود، روزهای خوبی است که با دوستهای خوب گذشت. آغاز یکی از این دوستیها به اواخر دهه 70 برمی گردد، هنگامی که از طرف امور طراحی و گسترش استودیوهای طرح و توسعه، برای کارآموزی به مأموریت کرمانشاه رفتم. در ابتدای ورود به محل پروژه با چهرهای جدی و در عین حال خوش برخورد مواجه شدم که تا قبل از سانحة رانندگی و بازنشستگی ایشان، افتخار کارآموزی و همراهی ایشان را در پروژه های متعدد داشتم.
غلامرضا شکاری
(متولد 23 شهریور1334) از اول مهرماه سال1357 فعالیت خود را در سازمان صدا و سیما آغاز کرد و به ادامة همکاری و تحصیل در دانشکده صدا و سیما و فارغ التحصیلی از این دانشکده در سال 1368 در رشته صدا و تصویر انجامید و از این رهگذر به یکی از بهترین و کارآمدترین نیروهای امور طراحی و گسترش استودیوها در معاونت فنی تبدیل شد. ایشان مهندسی فعال و دقیق در طراحی، نصب و راه اندازی استودیوهای تلویزیونی و رادیویی و واحدهای سیار و سالنهای جلسات و آمفی تئاترها بودند. به خاطر دارم در پروژه نصب و راه اندازی استودیو 21 الوند که مسئولیت نصب استودیو را برعهده داشتم. وقتی آقای شکاری به عنوان ناظر اجرایی در زمان نصب میزهای استودیو به استودیو 21 آمده بود، از زاویة روبرو نگاهی دقیق به چینش میزها انداخت و به من گفت تا یکی از میزها را دو میلیمتر جابجا کنم. به خاطر همین نگاه دقیق بود که در محافل دوستانه از ایشان به عنوان مهندس میلیمتری یاد میشد. تعهد و دقت بیش از حد ایشان در انجام دادن کارها باعث شده بود اولین نفر حاضر در محل کار و آخرین نفری باشد که پس از چک کردن کل تجهیزات، محل اجرای پروژه را ترک می کند. از فعالیتهای ایشان در طول دوران خدمتشان می توان به طراحی، نصب و راه اندازی استودیوهای تلویزیونی و رادیویی مراکز آبادان، ایلام، کرمانشاه، استودیوهای الوند و همچنین واحدهای سیار رادیویی و تلویزیونی اشاره کرد. ایشان پس از 25 سال خدمت صادقانه در تاریخ 80/3/1 بازنشسته شد ولی به سبب وجدان کاری و تعهدی که به سازمان داشت، به عنوان مشاور امور طراحی و گسترش استودیوها به فعالیت خود ادامه داد، تا اینکه در آبان ماه سال 82 زمانی که برای نظارت بر اجرای پروژه فرهنگسرای مشهد از راه زمینی عازم این شهر بود، دچار سانحه رانندگی و در اثر آن از ناحیه گردن دچار ضایعه نخاعی شد و 16 سال بعد را با معلولیت جسمی و تحمل رنج های فراوان سپری کرد تا اینکه در تاریخ 22 اردیبهشت 98 دارفانی را وداع گفت. در یکی از فایل های تصویری به جا مانده از ایشان در گردهمایی همکاران در آمفی تئاتر معاونت توسعه و فنآوری رسانه، 6 سال پس از تصادفشان در حالی که روی ویلچر نشسته بودند، به دوستان توصیه می کردند:
«صداقت را فراموش نکنید و وجدان کاری داشته باشید. من 6 سال است که هر شب راحت می خوابم. چون وجدانم راحت است که کارم را به نحو احسن انجام دادم و از سرهمین کارم به این روز افتادم. دوست دارم به عنوان یک برادر بزرگتر بگویم که با صداقت کار کنید و از کار خود نزنید.»
منابع این مطلب کجاست؟ ❤️❤️❤️
sedabardaran
از دوستان و همکاران آن مرحوم