به تازگی سریالی از تولیدات سیما فیلم با عنوان»نجوا« از شبکه یک سیما پخش شد که با برهم زدن برخی از قواعدِ فُرمِ سینمای کلاسیک، هم بینندة عادیِ تلویزیون را دچار سردرگمی میکرد، هم برای کارشناسان و متخصصان فیلمسازی تعجب برانگیز بود. با سپاس از زحمات عوامل سازنده این سریال، گفتنی است ساختارِ فرم سریال نجوا از ضعفهای اساسی رنج میبرد. ضعفهایی که در ظاهرِ اثر به وضوح قابل مشاهده است. در واقع در این اثر، ابتداییترین قواعد فیلمسازی نادیده گرفته شده است و اینکه تهیهکننده یا کارگردان، آن را سبکخاص، ساختارشکنی، آوانگاردیسم و… قلمداد کنند، پذیرفتنی نیست. به نظر میرسد هیچ مرجعی برای کنترل کیفیت این اثر وجود نداشته و اگر بوده، بسیار ضعیف عمل کرده است. سریال نجوا در زمان طلایی (Prime Time) پخش شد و ضعف مراجع تولید و کاستی مراجع کنترلِ کیفی نادیده گرفته شد تا هزینههای هنگفت تولید، تلف نشود. با آنکه ممکن است مطالب و نکاتی که در این متن به آنها اشاره خواهد شد، برای خوانندة متخصص، ابتدایی و کسالتبار باشد اما در راستای توجیه نقدهای ارائه شده، لازم است به برخی از قواعد فیلمسازی کلاسیک اشاره کنیم.
قانون یکسوم (Rule of Thirds) :
قانون یک سوم، قاعدهای کلی و استاندارد است که در قاب بندی عکاسی و سینما به عنوان یک اصل پذیرفته شده است.(شکل1)

تعریف سادة آن، تقسیمات سهتایی در طول و عرض قاب تصویر است به طوری که چهرة سوژه (در یک نمای متوسط) بر اساس جهت نگاه، در محل برخورد خطوط یک سوم بالایی قرار گیرد و چشمها با خط یک سوم بالا مماس شوند. براساس این قانون و همچنین قواعد زیبایی شناسی تصویر، سه مفهوم فضای نگاه (Look Room )، فضای بالای سر (Head Room) و فضای پشت(Back Room) تعریف میشوند که رعایت نسبتهای این مفاهیم جزء استانداردهای قاببندی است.(شکل2)

در این سریال، قانون یکسوم ( هماهنگ با جهت نگاه) که یکی از قواعد زیبایی شناسی قاب تصویر است، رعایت نشده است. در شرایط معمولی، قاب بندی سوژه بدون رعایت قانون یک سوم و فضاهای سهگانه، خطا محسوب میشود. قرار دادن سوژه در نقاط مختلف قاب، معانی خاص خود را دارد و در موقعیتهای نادر، برای بیان بصریِ حالتهای درونی شخصیتها استفاده میشود. فرمهای غیر استاندارد در قاب بندی سوژه ممکن است برای بیان حالتهای روحی یک شخصیت در موقعیت سقوط، بن بست، استیصال و … استفاده شود. بنابراین، این نوع قاب بندی، سوژه را از حالت طبیعی خارج میکند و فقط برای بیان مفاهیم غیر عادی مناسب است که چنین موقعیتهای خاصی به صورت استثنایی در کل اثر رخ میدهد و تاثیرگذاربودنش نیز به سبب استثناییبودن آن است. (شکل3)

این ساختار شکنی حتی با این توجیه که شخصیتها را در موقعیتهای روحی – روانیِ خاص به تصویر میکشد نیز قابل قبول نیست. زیرا یک استثنا به صورت قاعده در آمده و در کل اثر، جاری شده است. در سریال نجوا این قاب بندیِ غیر استاندارد برای تمامی شخصیتها و در همة موقعیتها استفاده شده است و این کار هیچ توجیه علمی ندارد.(شکل 4 و 5)
قانون خط 180 درجه یا خط فرضی

Degree Rule (imaginary axis) 180
رعایت این قانون در موقعیتهای گفتگوی دونفره و چند نفره، الفِ الفبای کارگردانی فیلم است. این قانون به ما میگوید که هنگام ایجاد فضای ارتباطی (مانند گفتگو) یک محدوده 180 درجهای برای چینش دوربینها در اختیار کارگردان است.(شکل 6 تا 8) با برخی روشها میتوان از این خط، عبور(Crossing ) کرد اما شکستن آن(Breaking Down) خطا محسوب میشود. رعایت این قانون باعث ایجاد هماهنگی در جهت نگاه سوژهها نسبت به یکدیگر میشود و بیننده هنگام دیدن نمای هرکدام از شخصیتها احساس میکند که آنها به یکدیگر نگاه میکنند. به عبارت دیگر دوربینگذاری برای گرفتن نما و نمای معکوس(Shot & Reverse Shot ) در یک موقعیت گفتگو بر اساس خط 180 درجه انجام میشود.


در بیشتر صحنههای این سریال، قانون 180 درجه نقض شده است. اگر بخواهیم خوشبینانه به ماجرا نگاهکنیم باید بپذیریم که کارگردان محترم تمایلی به رعایت این قانون نداشته است. زیرا اگر رعایت نکردن این قانون را توجیهی برای سبک خاصِکارگردانی ایشان قلمداد کنیم، آنگاه در اندک صحنههایی که در آنها، این قانون رعایت شده است، به تناقض خواهیم رسید. در سریال نجوا، کارگردان، بدون استفاده از ترفندهای عبور از قانون180 درجه، بیننده را بیمهابا به دو طرف خطفرضی پرتاب میکند. در دنیای فیلمسازی، این پرشهای ساختارشکنانه ممکن است در برخی موارد برای بیان تنشِ درونیِ صحنه، کاربرد داشته باشد، اما اینکه یک استثناء تبدیل به قاعده و در بیشتر صحنههای سریال استفاده شود، نتیجهای جز لوثشدن این قانون و مهمتر از آن، برهم خوردن تمرکز مخاطب در یافتن جهت و منطقِ بصریِ صحنه نخواهد داشت. با یادآوری این نکته که بیشتر صحنههای این سریال، شامل گفتگوهایی با میزانسن ایستا هستند، رعایت نکردن قانون180 درجه، (که استفاده از آن در موقعیت گفتگو کاملا حیاتی است.) به سخره گرفتن تکنیکهای عُرف سینما و اهمیت ندادن به تاثیر منفی آن بر ناخودآگاه مخاطب است.
متأسفانه در سریال نجوا به شدت به مفهومِ خط فرضی بیتوجهی شده است. به طوری که گاه به نظر میرسد کارگردان یا با تعریف قانون 180 درجه آشنایی ندارد یا به آن اهمیتی نمیدهد و این مسئله همچون عارضهای، به تمام صحنههای سریال سرایت کرده است.
گفتگوهای طولانی باعث کُندی ضرباهنگ کلی میشود. از این رو استفاده از تکنیک»نما و نمایمعکوس «-که منطبق برخط فرضیِ تعریف شده در ابتدای هرصحنه است-، علاوه بر اینکه ریتم صحنة گفتگو را بهبود میبخشد، در »تدوین تداومی« (Continuity Editing) نیز استفاده میشود و به دریافت صحیحِ بیننده از جهتِ منطقیِ گفتگو و تداوم حرکتیِ (Continuous Action) صحنه میانجامد.
در سریال نجوا که صحنههای گفتگو، فراوان دارد، دکوپاژ صحنهها به »نما و نمایمعکوس« بدون توجه به خط فرضیِ تعریف شده در ابتدای صحنه صورت میگیرد و کارگردان به خود این زحمت را نمیدهد که از تکنیکهای رایجِ عبور از »محورِ حرکت« (Axis of Action) استفاده کند. بنابراین در بیشتر صحنههای این سریال، جهتِ منطقیِ گفتگو با بیتوجهی، پرش و تغییر میکند. به عبارت دیگر در دکوپاژ بیشتر صحنهها نما و نمایمعکوس هرکدام در یک طرف خط فرضی قرار میگیرند. در نتیجه یکی از این دو، در »زاویه معکوس «(Reverse Angle) قرار میگیرد و منطقِ بصریِ صحنه را برهم میزند. (شکل9)

بنابراین در بیشتر صحنههای این سریال، جهتِ منطقیِ گفتگو به شکل خامدستانهای دچار پرش و تغییر میشود. به عبارت دیگر در دکوپاژ بیشتر صحنهها »نما« و »نمایمعکوس« در دو طرف خط فرضی قرار دارند. بنابراین یکی از این دو، در »زاویه معکوس« قرار میگیرد و منطقِ بصریِ صحنه را برهم میزند. (شکل 10 و 11)

این خطای آشکار گاهی فراتر نیز میرود؛ در برخی صحنهها »نما و نمایمعکوس«(هر دو) در طرف مقابل خطِ محوری (تعریف شده در ابتدای صحنه)، قاب بندی میشوند و فاجعه را تکمیل میکنند. (شکل 12 و 13) خطاهای ساختاری مداوم و متعددی که با نقض قواعد سینمای کلاسیک در تمام طول سریال اتفاق میافتد با هیچ توجیهی پذیرفتنی نیست. به نظر میرسد انتخاب و تولید برنامههای نمایشی نیازمند کارگروهی تخصصی برای تشخیص کیفیِ این گونه آثار در مراحل تصویب است. این کارگروه، کارگردان را موظف به ارائه فیلمنامه دکوپاژ شده و یا فیلمنامه مصور(Storyboard) و نقشهِکف(Floor Plan) بخشی از صحنهها میکند تا هم میزان تسلط حرفهای وی سنجیده شود و هم سبک و سیاق اثر نهایی به تصویب تخصصی برسد.

